یک گفتگوی شنیدنی بین آخانی، حسام و درویش در گلستان!



    در حالی که در این لحظه شعله های آتش در پارک ملی گلستان جای خود را به آتش زیر خاکستر داده است؛ آتشی که اگر امشب بر آن باد نوزد ممکن است تا فردا کاملاً مهار شود؛ امشب در ساعت 20:30 از شبکه‌ی رادیویی گفتگو، یک بحث چالشی و صریح و البته اندکی عجیب بین دکتر حسین آخانی (استاد دانشگاه)، مهندس رسول حسام (مديركل دفتر بازسازي و حوادث غيرمترقبه استان گلستان) و نگارنده درگرفت که در نوع خود کمی تا قسمتی شنیدنی از کاردرآمد ...

ادامه نوشته

آقای محمدی‌زاده : لطفاً به تماشای آتش در گلستان بروید!


    پارک‌ملّی گلستان؛ یعنی یکی از زیباترین و متنوع‌ترین مناطق حفاظت‌شده‌ی ایران که از آن با عنوان گنجینه‌ی گونه‌گونی زیستی وطن یاد می‌شود، همچنان در حال سوختن است.متأسفانه بارانی هم نمی‌خواهد ببارد و در این لحظه‌ی شب، هیچ نیروی امدادی هم نمی‌تواند به داد پارک برسد و او همچنان می‌سوزد ...
    یکی از محیط بان‌های زحمتکش منطقه، طی پیامکی برایم نوشته است: «به رییس‌ها در پایتخت بگویید: پارک ملّی گلستان همچنان دارد می‌سوزد و نابود می‌شود؛ لطفاً سری بزنند!»
    چشم، من می‌گویم و امیدوارم عالی‌ترین فرد سبز در کابینه دهم – جناب محمدی‌زاده - بداند که امروز مهم‌ترین وظیفه برای او پاسداری از موجودیت پارک هاي ملّی اي  چون گلستان و کویر است و بس.
    دست‌کم اگر نمی‌توانید آتش را خاموش کنید، با زیستمندان مظلوم پارک و همه‌ی زحمتکشانی که در این یک هفته کوشیده‌اند تا آتش را مهار کنند، می‌توانید همراهی و همدردی کرده و با حضور در منطقه، عملاً نشان دهید که مصیبت و جراحت واردآمده بر پارک، مصیبت همه‌ی ماست، نه فقط اهالی دو استان گلستان و خراسان شمالی.

    همچنان درحیرتم که چرا ما نباید در تمام طول این سالها به صرافت راه اندازی و تجهیز یگان مستقل هوایی برای اطفاء حریق ر عرصه های منابع طبیعی و محیط زیست بیافتیم؟

    مشکل کار در هر جا که باشد، مسلماً در بی پولی نیست! هست؟


درج نظر

با مهم ترین وسیله مهار آتش در پارک ملی گلستان آشنا شوید!


    همان طور که می‌دانید پارک ملّی گلستان از چهارشنبه شب گذشته در حال سوختن است؛ پارکی که همچنان صاحب ارزشمندترین گونه‌گونی زیستی در بین مناطق چهارگانه تحت حفاظت سازمان محیط زیست کشور بوده و به قول ناصر کرمی، او را می‌توان با اواگاردنر مقایسه کرد! نمی‌توان؟

ادامه نوشته

پارک ملّی گلستان برای سومین روز در آتش می‌سوزد!

    زیباترین پارک ملّی ایران در گلستان از چهارشنبه شب در حال سوختن است. پارکی که بیش از یک سوم از اندوخته گیاهی و جانوری کشور را در مجموع در خود جا داده است. افسانه احسانی دیروز خبرم کرد که به چشم خود شاهد سوختن درختان کهنسال پارک ملّی است و حسین آبسالان، معاون محیط طبیعی اداره کل محیط زیست خراسان شمالی که در همسایگی پارک ملّی گلستان قرار دارد، ساعتی پیش تأیید کرد که آتش همچنان در پارک زبانه می‌کشد ...
  
ادامه نوشته

وقتی که آتش ، جان زاگرس را رها نمی‌کند!

    زاگرس، قلب تپنده‌ی فلات ایران است؛ زاگرس اگر سرحال باشد، یعنی حال همه‌ی ایرانیان خوب است؛ زاگرس، یعنی بزرگترین اندوخته‌گاه آب شیرین ایران؛ زاگرس یعنی ریه‌ی باختری وطن؛ زاگرس یعنی سکونتگاه بیش از نیمی از ایرانیان؛ زاگرس، یعنی مهم‌ترین عامل بالانس حرارتی و رطوبتی کشور؛ زاگرس یعنی بانک گونه‌گونی زیستی ایران‌زمین؛ زاگرس یعنی بزرگترین عامل مهارکننده‌ی فرسایش آبی و بادی در کشوری که در کمربند خشک زمین استقرار یافته است و زاگرس یعنی، یکی از زیباترین نواحی نه فقط ایران، نه فقط خاورمیانه که آسیا و جهان. این را دوست و دشمن شهادت داده و می‌دهند! نمی‌دهند؟

ادامه نوشته

آبان ؛ سیاه ترین ماه برای محیط زیست ایران در سال 1389

    آبان ماه 1389 بی‌شک یکی از سیاه‌ترین ایام برای طرفداران محیط زیست در ایران است؛ ماهی که همچنان در آن جنگل‌های بی‌نظیر بلوط در مریوان برای پانصد و نود و سه بار در طول یک سال اخیر سوخت و هیچ نهاد مسئولی نخواست یا نتوانست تا دلایل این آتش‌سوزی پرتکرار را اعلام کرده و یا آن را مهار کند!
ادامه نوشته

دلاور نجفی: وزارت نفت در پارک ملی کویر دروغ می‌گوید!

به نظرم وقتش رسیده تا یک تجمع گسترده در اعتراض به شتاب بی‌سابقه تخریب در طبیعت ایران را کلید بزنیم.
    اگر جنگل‌های ارزشمند زاگرس در طولانی‌ترین و گسترده‌ترین آتش‌سوزی یکصدسال اخیر همچنان دارند می‌سوزند؛
    اگر دیرینه‌ترین باغ اکولوژی کشور در نوشهر به دست عده‌ای چماق به دست قدرقدرت مورد تجاوزی بی‌سابقه قرار گرفته و 50 هزار نهال و درختچه و درختش را در کمتر از 5 ساعت از دست می‌دهد؛
    اگر گسترده‌ترین پارک ملی ایران که مأمن حدود 20 درصد از مجموع گونه‌های گیاهی و جانوری ارزشمند ایران است، به خاطر یک مشت دلار بی‌ارزش در شرف نابودی کامل قرار می‌گیرد؛
    اگر نخل‌های زیبای اروند کنار و بهمن‌شیر، اینگونه در معرض شوری بی‌سابقه ناشی از خیز آب خلیج فارس (در اثر کاهش فاحش حجم آب در رودخانه‌های کارون و دز) قرار گرفته و ایستاده می‌میرند؛
    و اگر وزن سازمان حفاظت محیط زیست در دولت دهم آنچنان نزول می‌کند که حتا یک کرسی هم به نماینده محیط زیست در شورای عالی معادن نمی‌دهند!
    باید کاری کرد؛ باید فریادی زد؛ باید اشکی ریخت؛ باید نشان داد که این طبیعت وطن است که در سکوت تلخ من و تو دارد می‌میرد! نمی‌میرد؟
ادامه نوشته

تجاوز در نوشهر؛ پارک ملی کویر و مریوان: امروز در مثلث!


    مثلث، نام برنامه‌ای است که گروه دانش رادیو جوان آن را بر روی آنتن می‌برد. امروز به بهانه‌ی ماجراهای غم‌انگیز پارک ملی کویر و نامه‌نگاری‌های پر سر و صدای دو معاون کنونی و سابق سازمان حفاظت محیط زیست، برنامه‌سازان این رادیو از نگارنده دعوت کرده‌اند تا زوایای این رخداد تلخ را بیشتر برای مخاطبان رادیو جوان بازکنم. زوایایی که وقتی بازش کنی؛ نمی‌توانی به ماجرای شگفت‌انگیز تجاوز به دیرینه‌ترین باغ اکولوژی کشور در نوشهر یا آتش مهارنشدنی جنگل‌های مریوان اشاره نکنی! می‌توانی؟
    این برنامه را امروز از ساعت 12:30 به مدت 45 دقیقه در سراسر کشور می‌توانید گوش دهید.
    طول موج رادیو جوان، بسته به این که در کجای ایران مخاطب آن هستید، در این جدول آمده است. همچنین در هر جای کره زمین که باشید، می‌توانید رادیو جوان را در این نشانی به صورت زنده از طریق شبکه‌ی جهانی اینترنت گوش دهید.

   

    آخرین خبر:

    هم اکنون از نوشهر خبر رسید که متجاوزین سومین مرحله از یورش خود را در ساعت 10 صبح امروز شروع کردند!

تصاویری که می‌تواند به آتش مریوان و اکتشاف نفت در کویر مرتبط باشد!

    گمان می‌برید دلیل این شورش خیابانی چیست؟!
    اینجا کجاست و در چه زمانی رخ داده است؟
    به زودی می‌خواهم در باره‌ی این تصاویر و رابطه‌ای که با رخداد آتش‌سوزی‌های پی در پی و غم‌انگیز در مریوان دارد، یادداشتی در مهار بیابان‌زایی انتشار دهم!
ادامه نوشته

جنگل‌های مریوان همچنان در آتش می‌سوزند! چرا؟


    در شانزدهمین روز از خرداد 1389 طی یادداشتی با عنوان: "در سال ۱۳۸۹ ؛ خطر ترسالی کمتر از خشکسالی نیست! " هشدار دادم که به دلیل بارندگی نسبتاً مطلوب در غرب کشور، گونه‌های علفی یکساله از رشد مطلوبی برخوردار شده‌اند که سبب شده پس از خشک شدن در اواخر خردادماه به بعد، آسیب‌پذیری مراتع و جنگل‌های غرب ایران را نسبت به رخداد آتش‌سوزی افزایش دهند ...
ادامه نوشته

آقای مدیر کل: به این نمی‌گویند " آستانه بحران "؛ به این می‌گویند: فاجعه تمام و کمال!

     امروز از قول مدیرکل محیط زیست استان فارس خواندیم که "استان فارس در آستانه بحران زيست‌محيطي قرار گرفته است".
    خواستم بگویم:
    برادر عزیز، جناب آقای مهندس ابراهیمی، مدیرکل محترم اداره محیط زیست استان فارس! به مصیبتی که استان فارس دچارش شده است، نمی‌گویند: آستانه‌ی بحران؛ نام شرایط حاضر، اتاق مرگ است!

ادامه نوشته

خوشحال باشیم ؛ به جای 2012 در 2013 می‌میریم!

    لابد شنیده‌اید که در تقویم مایاها، 21 دسامبر 2012 به عنوان پایان دنیا پیش‌بینی شده است؛ رخدادی که صنعت پولسازی هالیوود هم با ساختن فیلمی با همین عنوان و به کارگردانی Roland Emmerich به استقبالش رفت، هرچند آن گونه که انتظار می‌رفت، گیشه به استقبال این فیلم نرفت! رفت؟
ادامه نوشته

خلیج مکزیکو: فاجعه‌ی سیاهی که می‌تواند دورنمای روشنی بیافریند!

    افتضاح مصیبت‌باری که در اثر یک انفجار مرگ‌بار در عملیات اکتشاف چاه نفت واقع در خلیج مکزیکو در بیش از 40 روز پیش به وقوع پیوست، بار دیگر جهانیان را متوجه عقوبت ویرانگر رشد اقتصادی به هر قیمتی کرد. این که بشر از این قدرت تخریبی برخوردار شده است که حتا اگر نخواهد به عمد زمین را نابود سازد، به سهو این کار را انجام دهد!

ادامه نوشته

در سال 1389 ؛ خطر ترسالی کمتر از خشکسالی نیست!

    هنوز تابستان از راه نرسیده و پوشش‌های یک‌ساله به مرحله‌ی خشکی کامل نرسیده‌اند، امّا شمار رخداد آتش‌سوزی به طرز معنی‌داری در جای جای عرصه‌های منابع طبیعی کشور – اعم از جنگل، مرتع و محیط‌های تالابی  - در حال افزایش است. این در حالی است که به شهادت آمارهای هواشناسی، امسال، به مراتب ریزش‌های آسمانی بیشتری بر سر و روی اغلب زیستگاه‌های کشور، به ویژه در شمال غرب و باختر کشور باریدن گرفته و در مجموع، خبری از خشکسالی‌های شدید چند سال گذشته نیست. با این وجود، به نظر می‌رسد، خطر ترسالی اگر بیشتر از خشکسالی نباشد، کمتر هم نیست ...
ادامه نوشته

مغول هم نکرد این کاری که ما با طبیعت وطن‌مان می‌کنیم!

    این تصاویر اشک مرا درآورد ... مگر می‌شود هنوز آدم‌هایی وجود داشته باشند که این گونه مغول‌وار به تاراج طبیعت خویش پرداخته و آن را نابود سازند؟ مگر ما اسکندر و اینجا تخت جمشید است که آن را به جهنم بدل ساخته و به آتش می‌کشیم؟
ادامه نوشته

200 هکتار از بیشه‌‌های مارون در آتش سوخت!

    بنا بر اطلاعی که یکی از هموطنان عزیز ساکن در بهبهان در اختیار نگارنده قرار داده است، متأسفانه بیش از ۲۰۰هکتار از بیشه‌های بکر و غنی سواحل رودخانه مارون در استان خوزستان روز چهارشنبه – 5 خردادماه 1389- دچار آتش‌سوزی شده است. گزارش‌های رسیده حکایت از آن دارد که شدت آتش‌سوزی و گسترش آن به نحوی بوده که شعله‌هایی با ارتفاع بیش از 20 متر از دل این رویشگاه به آسمان زبانه کشیده است. گفتنی آن که ارتفاع درختان منهدم شده در این بیشه‌زار به 10 متر می‌رسیده است ...
ادامه نوشته

پهنه‌های شش گانه تحت حفاظت واجد کدام ویژگی‌ها باید باشند؟ - 10

    در دهمین بخش از جستار ارزشمندی که توسط کامبیز بهرام‌سلطانی گشوده شده است، به موضوع تقسیم‌بندی اتحادیه جهانی حفاظت و طبقات شش گانه‌ی آن پرداخته می‌شود. وی در بخشی از نوشتار خویش به صراحت پرده از نقطه ضعفی بزرگ برداشته و می‌گوید: « سازمان حفاظت محيط زيست با اين تصور كه ممكن است عنوان پارك ملي براي پهنه‌اي طبيعي حفاظت و اعتبار بيشتري به همراه‌ آورد، تعدادي از پهنه‌هاي طبيعي تحت مديريت خود را، بدون توجه به ضوابط مورد قبول جوامع علمی‌جهاني، پارك ملي ناميده ‌است. اتخاذ اين سياست نه تنها به حفاظت بيشتر اين پهنه‌ها كمكي نمی‌كند، بلكه‌ اعتبار دانش محيط زيست و مفاهيم علمی ‌آن را نيز مورد ترديد قرار می‌دهد.»
    با هم دهمین بخش از یادداشت وزین استاد را پی می‌گیریم:
ادامه نوشته

و باز هم: برادرم درخت!


    امروز در پلنگ‌چال، یاد کمال‌الدین ناصری عزیز افتادم و آن شعر دلربایش ...
این درخت چنار سوخته را که دیدم، یاد برادرم درخت افتادم ...
    یادتان هست کوروش بزرگ چه گفته بود؟

گفتم هر او که درختی بکارد
به دانایی پروردگار خواهد رسید
به درگاه دریا و آرامش آسمان خواهد رسید


    اما امروز در پلنگ‌چال، یادگاری امیر و فرشاد را بر روی این چنار سوخته دیدم و دلم گرفت ...
انگار آن کارتونیست دردمند و سبزاندیش، برای همین، چنین اثری را خلق کرده بود!
    با این وجود، چیزی که امید را در دلم زنده نگه می‌داشت و می‌دارد، این است که آن چنار سوخته جان، هنوز هم داشت در برابر مرگ و نیستی، سرود سبزینگی و زندگی سرمی‌داد و تماشاگرانش را به مهرورزی و استقامتی مضاعف دعوت می‌کرد! نمی‌کرد؟
    کافی است دوباره نگاهش کنید تا دریابید که چگونه به مرگ دهن‌کجی می‌کند ...

    و اما بعد ...
   شور پلنگ‌چال در دل‌تهرانی‌ها هنوز زنده است؛ نگاه کنید که چگونه هنوز تهرانی‌های سحرخیز، کوهستان‌های خود را دوست دارند و آنها را رها نمی‌کنند ... دکتر درویش‌صفت - استاد سالهای دورم را - نیز پس از مدت‌ها آن‌بالاها دیدم، موسی غنی‌پور را هم و خیلی‌های دیگر را ...

    کاش مثل این دیوار سبز، بشود، صفای آن بالادست‌ها را در خود بلعید و تا اون پایین‌دست‌های دودزده و خاموش امتداد داد ...

    بچه‌ها!
    برادرتان درخت را فراموش نکنید و تا می‌توانید حرمت نهید.
    ممنون از امیر عزیز که امروز هم همراهی‌ام کرد ...

سیاه چادر عشایر، شیرابه زباله و سد ماملو!

    گزارش مصور هم‌کلاسی عزیز سال های دورم، مهرداد مسیبی را حتمن ورقی بزنید تا دریابید که در همین بیخ گوش پایتخت، طرح مرتع‌داری یعنی چه و محل استقرار سیاه چادرها‌ی مشهور عشایری و تولیدکنندگان گوشت قرمز ما در چه موقعیتی قرار دارد و از همه مهم‌تر آن که، شیرابه‌ی آن همه زباله، پس از 7 کیلومتر حرکت نرم و روان، چگونه به رودخانه دماوند ریخته و از آنجا در پشت دریاچه سد مخزنی ماملو آرام می‌گیرد تا بخشی از آب 10 میلیون تهرانی ساکن در پایتخت ایران را مزه دهد!
    گاه با خود می‌اندیشم، وقتی وضعیت بهداشتی سکونتگاهی که 85 درصد نخبگان ایران را در خود جای داده، اینگونه است، دیگر چه انتظاری باید از مراکز دوردست‌تر به پایتخت داشت؟ مراکزی مانند رشت که به زودی گزارشی از فاجعه‌ی محیط زیستی آن دیار هم انتشار خواهم داد.

مهار آتش سوزی نوروزی در تالاب گندمان

    امروز به اتفاق هومان خاکپور برای دیدن غار اسرارآمیز اشک زلیخا  (یا به قول محلی ها: اشکفت زلیخا) به منتهاالیه جنوب شرقی تالاب گندمان رفتم؛ غاری که سخنها و نقل قول های فراوان و بعضاً متضادی در باره آن شنیده می شود؛ اما هنوز کسی به درستی از عمق و ژرفای تو در تو و ماهیت گالری های آن اطلاع مستندی ندارد. ظاهراً غار در کشور متولی مشخصی هم ندارد و بعضاً این وظیفه بین سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور و سازمان حفاظت محیط زیست و فدراسیون کوهنوردی و ... در حال پاسکاری است!
    به هر حال، امیدوارم مسئولین استانداری چهارمحال بختیاری بررسی دقیق و موشکافانه این غار را در دستور کار خود قرار دهند و بتوانند این مزیت بالقوه استان را به بالفعل بدل سازند.

    آما آنچه که سبب شد تا این یادداشت را از بام ایران بنویسم، مشاهده آتش سوزی در تالاب گندمان و قدردانی از محیط بانان سلحشور این تالاب و اداره محیط زیست شهرستان بروجن بود که با سرعت عملی شایان تحسین وارد عمل شده و امروز نه تنها از گسترش آتش سوزی مجدد رخ داده در تالاب ممانعت کردند، بلکه مقارن ساعت 15 آتش را به صورت کامل مهار نمودند. به نحوی که در حین گفتگوی تلفنی با آقای مهندس نظریان، معاون محیط طبیعی استان، ماجرا عملاً به پایان رسید.
    جا دارد مراتب قدردانی خود را از این عزیزان زحمتکش که حتا در تعطیلات نوروزی نیز، وظیفه پاسداری و حراست از این نگین سبز ارزشمند در بام ایران را فراموش نکرده اند، اعلام دارم.
    امید که در سال 1389 مخاطرات وارد بر طبیعت زیبای چهارمحال بختیاری به کمینه رسیده و محیط بانان و علاقه مندان محیط زیست سالی پرنشاط و پرترانه و پر باران را تجربه کنند.

                                                                 درج نظر

منابع‌طبیعی؛ آنچه که رفت ... آنچه که هست!

    تا ساعاتی دیگر راهی شهرکرد هستم تا در شانزدهمین روز اسفند 1388 به مناسبت آیین‌های نکوداشت هفته‌ی منابع طبیعی، در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه شهرکرد (تالار شهید آوینی دانشکده کشاورزی) سخنرانی کنم.
    عنوان سخنرانی‌ام، اشاره به اندوخته‌های طبیعی زادبوم مشترک دارد که به دلیل نابخردی یا آزمندی از دست داده‌ایم. می‌کوشم تا با ذکر مثال‌هایی، مهم‌ترین دلایل تشدید ناپایداری را در زیست محیط وطن شرح دهم و آنگاه به آینده بنگریم ...
    آینده‌ای که می‌تواند همچنان سبز باشد و بماند، اگر من و تو بخواهیم تا از همین امروز، فردا را بر بنیاد احترام به قوانین طبیعت بسازیم.

   یادمان باشد:

   نفوذ يك ليتر آب در زمين جنگلي 7 دقيقه، در زمين كشاورزي 46 دقيقه و در زمين بدون پوشش 4 ساعت و 6 دقيقه زمان می برد. چه سخنی از این ساده‌تر و در عین حال گویاتر می‌تواند اهمیت حفظ سبزینه و منابع طبیعی را در زیست محیط ایران نشان دهد؟ وقتی بدانیم نفوذپذيري آب در جنگل، 40 برابر خاك بدون پوشش است؛ چگونه می‌توانیم بی مهابای فرداها در برابر تغییر کاربری غیر علمی و افزایش برهنگی سرزمین‌مان سکوت کنیم و دم برنیاوریم؟

درج نظر

باورتان می‌شود؟ شکار در گندمان آزاد شد!

    تالاب گندمان چند سال است که در برابر تغییر کاری ناخواسته مقاومت می‌کند؛ چند سال است که در برابر خشکسالی کم‌سابقه ایستاده است و چند سال است که با تمام توان خویش می‌کوشد تا در برابر آتش نابخردی‌های حاکم بر سرزمین مقدسش کم نیاورد و همچنان پذیرای پرندگان هوش‌ربا و جانداران ارزشمندش باشد و همچنان به بالانس آب‌شناختی منطقه کمک کند.
    اما آن گونه که امروز، دیده‌بان عزیز طبیعت بختیازی گزارش داده است، شکارچیان و شکارکش‌ها هم با مجوز و بی مجوز به منطقه هجوم آورده تا آن اندک پرندگان مهاجری که خود را به گندمان رسانده‌اند را نیز از میان ببرند!
    آیا این است رسم مهمان‌نوازی؟ و این است رسم مدیریت بر سرزمین؟!
    رخداد تلخی که بار دیگر نشان می‌دهد تا چه اندازه باید از پیشنهاد آیش 5 ساله‌ی طبیعت ایران حمایت کرد و با تصویب واقعی آن، کوشید تا به سرزمین مادری مجال احیاء و ترمیم جراحت‌های وارده و زیست‌پالایی مجدد داده شود.

درج نظر

دو تصویر گویا از گاردین: در نکوهش جنگل‌زدایی


     جنگل‌زدایی – deforestation - یکی از فرآیند‌های نام‌آشنا در طول یک قرن اخیر بوده که نگرانی بسیاری از علاقه‌مندان به محیط زیست را برانگیخته است. اما امروز، افزون بر نگرانی‌های معمول، خطرات روزافزون جهان‌گرمایی –Global Warming – نیز سبب شده تا اثرات نامیمون جنگل‌زدایی بر کیفیت و دوام زیست در کره‌ی زمین به شدت مورد توجه نخبگان جهانی در اجلاس کپنهاگ قرار گیرد ...

ادامه نوشته

قصه‌ی من و فرهنگ و فرود از جدالی بین مرگ و زندگی!

آیا ایران به برهوتی عاری از درخت بدل می‌شود؟

کاری از محسن ظریفیان 

     پرسشی که فرهنگ قصریانی، فرود شریفی و محمّد درویش در گفتگو با ندا گنجی در روزنامه حیات نو کوشیده‌اند تا به آن پاسخ دهند:

جدال مرگ و زندگى در جنگل‌هاى ايران

درج نظر

درختان هم می‌توانند برق تولید کنند و هم در مهار آتش‌سوزی جنگل‌ها مؤثر باشند!


   به گزارش سازمان خواروبار و کشاورزی (فائو) افزون بر 350 میلیون هکتار از رویشگاه‌های جنگلی جهان سالانه در اثر آتش‌سوزی به یغما می‌رود که این میزان برابر با 8.8 درصد از مجموع اندوخته‌گاه‌های جنگلی جهان است. در بزرگی این رقم همان بس که بدانیم: مجموع مساحت جنگل‌های 53 کشور جهان از جمله ایران که اصطلاحاً از ایشان با عنوان کشورهای با پوشش کم جنگل (LFCCS) یا Low Forest Cover Countries یاد می‌شود، حتا به نصف آن رقم هم نمی‌رسد! بنابراین، اگر روند کنونی برای 12 سال دوام یابد، دیگر جنگلی بر روی کره خاک نخواهد ماند ...

ادامه نوشته

به رغم تکذیب مقامات محلی، سرانجام لاک‌پشت‌های سوخته در گندمان هم کشف شد!

لاک پشتهای سوخته؛ این بار در گندمان (تکرار تاریخ تا کی؟) - عکسها از هومان خاکپور
تکرار فاجعه‌ی پریشان در گندمان! لاک‌پشت‌های سوخته در آتش نابخردی ما

     همان گونه که در یادداشت پیشین هم با نگرانی هشدار داده بودم؛ سرانجام نخستین لاشه‌های سوخته‌ی زیستمندان بی‌گناه ساکن در تالاب گندمان هم کشف شد و خاطره‌ی تلخ لاک‌های سوخته‌ی پریشان، این بار در گندمان تکرار شد تا پریشان‌حالی طرفداران محیط زیست کامل شود ...

ادامه نوشته

دو اعتراف بزرگ در دو روز متوالی از وزارت نفت دولت دهم!

هدررفت گاز در پارس جنوبی: صحنه ای کاملاً آشنا!

     دیروز خبری بر روی درگاه اغلب خبرگزاری‌های داخلی و خارجی و به نقل از مسئولین شرکت ملی گاز ایران منتشر شد که تعجب و افسوس بسیاری از مخاطبان خبر را برانگیخت! این که ایران در هر روز معادل کل مصرف روزانه کشور ترکیه (که به اندازه ایران جمعیت دارد)، گاز هدر می‌دهد! به بیانی روشن‌تر، روزانه حدود 44 میلیون متر مكعب گاز در مشعل پالایشگاه‌ها و میادین بدون كوچكترین استفاده‌ای می‌سوزد كه این یعنی سوزاندن دست کم 7 میلیون دلار ناقابل اسکناس سبزرنک در روز ...

ادامه نوشته

باورتان مي‌شود؟ 8 روز است كه جهنم در تالاب گندمان بيتوته كرده است!

آيا با بيل و كلنگ و تانكرهاي معمولي مي شود به جدال با چنين آتشي پرداخت؟

      از روز شنبه‌ي هفته‌ي گذشته، يعني يك روز مانده به عيد فطر، گندمان شروع به سوختن كرده است؛ تالاب ارزشمندي كه 1200 هكتار وسعت دارد و به عنوان يگانه زيستگاه ماهي زنده‌زاي گامبوزيا و درناي خاكستري در استان چهار محال و بختياري شناخته شده است. يادمان باشد كه درناي خاكستري در سياهه‌ي سرخ IUCN قرار داشته و در معرض خطر انقراض است. افزون بر آن، اين محيط آبي فرح‌بخش، محل مهاجرت اردك‌هاي غازنما نيز هست. همچنين در تالاب گندمان يك آبزي بومي ديگر  ...

ادامه نوشته

گندمان هم می‌سوزد؛ همان گونه که پریشان سوخت و آن لاک‌پشت‌ها ...

موقعیت مکانی تالاب گندمان در مقایسه با بروجن و تالاب چغاخور

    فکر نکنم هنوز کسی باشد که خاطره‌ی تلخ لاک‌های سوخته در پریشان را فراموش کرده باشد؛ پریشان با تمامی موجودیت زنده‌ی سبز و دوزیستان ارزشمندش به ناجوانمردانه‌ترین شکل ممکن نابود و شد و در آتش جهل و آزمندی ما سوخت؛ همان گونه که امروز طبيعت ناب بختیاری نیز مجبور است تا سوختن بقایای گیاهی تالاب گندمان را تاب آورد و چه بسا زیستمندانی که هنوز در آن میانه‌ها برای خویش آشیانی داشتند ...

ادامه نوشته

تازه‌ترين تصاوير از آتش‌سوزي جنگل‌هاي پل خواب – بالادست سد كرج

تصوير 1 - آتش سوزي از گوشه سمت چپ پايين عكس شروع شده است    

      در بعدازظهر نخستين روز از شهريور 1388، مصطفي خوشنويس عزيز سراسيمه خبرم كرد كه برخي از جنگل‌هاي دست كاشت بالادست سد كرج – نرسيده به پل خواب – در حال سوختن است و ظاهراً همه فقط تماشاچي هستند! خبر را از طريق مژگان جمشيدي عزيز به سبزپرس رساندم تا موضوع را بتوانند در گستره‌ي وسيع‌تري انعكاس دهند. با آقاي مهندس زهدي هم تماس گرفتم تا موضوع را از طريق اداره كل منابع طبيعي و شوراي عالي جنگل پيگيري كنند ...

ادامه نوشته