خوشحال باشیم ؛ به جای 2012 در 2013 میمیریم!
لابد شنیدهاید که در تقویم مایاها، 21
دسامبر 2012 به عنوان پایان دنیا پیشبینی شده است؛ رخدادی که صنعت پولسازی
هالیوود هم با ساختن فیلمی با همین عنوان
و به کارگردانی Roland Emmerich
به استقبالش رفت، هرچند آن گونه که انتظار میرفت، گیشه به استقبال این
فیلم نرفت! رفت؟
به هرحال به نظر میرسد که اغلب افرادی که این خبر را
شنیدند و یا آن فیلم را دیدند – مانند نگارنده و
ناصر کرمی و عبداللطیف عبادی
- زیاد جدیاش نگرفتند. امّا اینک دانشمندان ناسا میگویند، مایاها
ممکن است زیاد هم بیراه نگفته باشند! زیرا بررسیهای آنها نشان میدهد که
یک توفان خورشیدی بسیار قدرتمند - با شدتی بیش از 20 برابر قدرت توفان
کاترینا - در سال 2013 در راه است که میتواند نابودی تمام دنیا را به
دنبال داشته باشد.
آنها این را هم اضافه کردهاند که در حال حاضر هم
فعالیت خورشید بسیار شدید شده است و در چند سال آینده شدیدتر هم خواهد شد،
به نحوی که میتواند یک فاجعه بی سابقه را برای زمینیها به ارمغان آورد!
از آنجا که دو یا سه سال دیگر بیشتر وقت نداریم تا زندگی کنیم، لطفاً زندگی کنید و همهی کینهها و عداوتها و حسادتها و رقابتها را به آن سوی انفجار بزرگ موکول سازید. در ضمن، مدیران محترم هم دیگر نیازی نیست تا به فکر درمان دردهای بیدرمان محیطزیست مانند ریزگردهای عربی، آلودگی منابع آب سطحی و زیرزمینی، جنگلتراشی، سدسازی، جهانگرمایی و جفتگیری ببرهای روسی باشند! آنها هم میتوانند با خیال راحت زندگی کنند!!
برای آگاهی بیشتر از بررسیهای ناسا و حواشی این ماجرای هیجان انگیز میتوانید سری هم به catholicknight یا metro-reality یا answers.yahoo و یا redorbit بزنید.


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.