
در ششمین روز از خرداد 1376 طی یادداشتی هشدار دادم که «فرونشست زمین به پایتخت نزدیک میشود». آن گزارش به همراه 17 تصویر از آن زمان نواحی و دشتهای جنوب تهران را دوباره مرور کنید. تصاویری را که در بازدیدی که به همراه سید جعفر سید اخلاقی داشتم، به ثبت رسانده بودیم. آن موقع از قول کارشناسان امور آب ورامین – آقایان مهران فلاح و کامیار آریا – نوشتم: روند پرشتاب اُفت سطح آبهای زیرزمینی در دشت حاصلخیز ورامین چنان بحرانی است که به طور متوسط سالی ۲/۲ متر از عمق سفرههای آب زیرزمینی منطقه کاسته میشود و تعداد قنوات فعال منطقه از ۲۷۷ رشته در دهه ۱۳۴۰ به فقط ۱۲ رشته در سال جاری کاهش یافته است.

امروز امّا در بی خبری من و تو و در غفلت متولّیان این حوزه، فرونشست زمین کاملاً به تهران رسیده و هماکنون در سه منطقه 17، 18 و 19 شهردارى تهران و اتوبان آزادگان و جاده قديم ساوه وضعیت از مرز بحران هم گذشته است. به نحوی که به گفتهی محمد جواد بلورچى مدير امور زمينشناسى مهندسى، مخاطرات و زيستمحيطى سازمان زمينشناسي: مناطق یادشده در معرض بروز بيش از 1.5 متر فرونشست زمين قرار گرفتهاند. بلورچی این را هم اضافه کرده که فرونشست بزرگى با وسعت 500 کيلومترمربع و با نرخ سالانهی 17سانتيمتر ، جنوب تهران را که با هيچ رودخانهاى تغذيه نمىشود، تهديد مىکند که با توجه به نقشه محدوده فرونشست در جنوب البرز، دشتهاى ورامين، قرچک، مردآباد، مهرشهرکرج و نظرآباد ساوجبلاغ نيز به آن افزوده مىشود.
روزی که متخصصان دوراندیش وطن فریاد میزدند که تهران ظرفیتش تکمیل شده و دیگر توان تحمل این ردپای سترگ بومشناختی را بر دامنهی جنوبی البرز ندارد، کسی حرفشان را جدی نگرفت و شهردار وقت با ابتکاری جسورانه گفت: نیازی نیست پایتخت را منتقل کنیم! من آن را دوباره میسازم. اما کرباسچی نهتنها نتوانست تهران را آن گونه که سزاوار بود، بسازد؛ بلکه خود نیز در جریان این سازندگی دچار تخریب و فرونشستی باور نکردنی و حیرتانگیز شد! و امروز افزون بر 36 درصد از صنایع ما باید در کمتر از یک درصد خاک ایران متمرکز شوند. چرا؟ و تلختر از همه آن که به جای مهار این بحران، ممنوعیت احداث واحدهاي صنعتي در شعاع 120 کيلومتري تهران را هم لغو میکنیم!
وای بر ما ...

لطفاً گفتگوی کامل جناب بلورچی را در جام جم دیروز بخوانید تا دریابید و دریابیم که دیو مهیب بیابانزایی چگونه میتواند بدون حرکت شنهای روان و مدفون کردن آبادیها، پایتخت را به تصرف خود درآورد؛ آن هم بدون کمترین مقاومت و در سکوت و بیخبری حافظان امنیت پایتخت جمهوری اسلامی ایران!
یادمان باشد:
این فقط سرنوشت تهران نیست که چنین در باتلاق نابخردی مدیریت ۵۰ سالهي اخیر کشور گرفتار شده و اینگونه در حال غرق شدن زمینها و خاکستریتر شدن آسمانش گرفتار آمده است! آمارها حکایت از آن دارد که چنین وضعی در کبودرآهنگ و قهاوند همدان، در دشت مهريز اصفهان، در اغلب دشتهاي فارس، در چناران و در كرمان و يزد و مشهد و ... در حال تكرار شدن است. چند روز پيش در محضر استاد عزيزم، دكتر محمد مهدوي، مؤلف كتاب هيدرولوژي كاربردي بودم. ايشان اشاره داشتند كه در طول 30 سال گذشته، در دشت مشهد 60 متر سطح آب زيرزميني اُفت كرده است و در خود مشهد به دليل وجود فاضلاب و پساب شهري اين افُت 30 متر بوده است! حال تصور كنيد كه اگر پساب و فاضلاب سنتي تهران بزرگ نبود، روند فرونشست زمين در پايتخت به چه ابعاد ويرانگري ميرسيد. هر چند نبايد از خاطر برد كه كيفيت اندوختههاي آبيمان را نيز به شدت و همپاي كميت آن داريم از دست ميدهيم.
در همین باره و از همین نویسنده:
- بحران فرونشست زمين در ايران ، ابعادي بينالمللي مييابد!
- تصاويري از بزرگترين فروچاله شناخته شده در ايران
- مهيبترين بلاي ناپيداي آبادبومها
درج نظر