باورتان میشود؟ شکار در گندمان آزاد شد!
تالاب گندمان چند سال است که در برابر تغییر کاری ناخواسته مقاومت میکند؛ چند سال است که در برابر خشکسالی کمسابقه ایستاده است و چند سال است که با تمام توان خویش میکوشد تا در برابر آتش نابخردیهای حاکم بر سرزمین مقدسش کم نیاورد و همچنان پذیرای پرندگان هوشربا و جانداران ارزشمندش باشد و همچنان به بالانس آبشناختی منطقه کمک کند.
اما آن گونه که امروز، دیدهبان عزیز طبیعت بختیازی گزارش داده است، شکارچیان و شکارکشها هم با مجوز و بی مجوز به منطقه هجوم آورده تا آن اندک پرندگان مهاجری که خود را به گندمان رساندهاند را نیز از میان ببرند!
آیا این است رسم مهماننوازی؟ و این است رسم مدیریت بر سرزمین؟!
رخداد تلخی که بار دیگر نشان میدهد تا چه اندازه باید از پیشنهاد آیش 5 سالهی طبیعت ایران حمایت کرد و با تصویب واقعی آن، کوشید تا به سرزمین مادری مجال احیاء و ترمیم جراحتهای وارده و زیستپالایی مجدد داده شود.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.