وقتي كه كبك تارنمای مهار بيابان زايي ، خروس مي‌خواند!

    می‌خواهم در این یادداشت از رخدادی سخن بگویم که در بسیاری از رسانه‌های داخلی و خارجی انعکاس یافته و به ویژه برای همه‌ی آنهایی که در حوزه‌ی منابع طبیعی و محیط زیست فعالیت می‌کنند، می‌تواند بسیار مهم و الگوبخش باشد. رخدادی که به راحتی می‌شود آن را برای این تارنما که از 2 هزار روز پیش با نام «مهار بیابان‌زایی» فعالیتش را آغاز کرده، يك خبر خوش محسوب شود؛ زیرا به فرمان بان کی مون، دهه ي مهار بيابان زايي آغاز شده و تا سال 2020 ادامه خواهد یافت. با این وجود، کوچک‌ترین پژواکی از این خبر بر روی درگاه‌های مجازی هیچ نهاد دولتی، نیمه دولتی یا مردم‌نهادی که به نحوی با مهار بیابان‌زایی، کویر و بیابان درگیر هستند، دیده نمی‌شود! حالا می‌خواهد نام آن نهاد، سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخیزداری کشور باشد؛ یا سازمان حفاظت محیط زیست کشور باشد؛ یا مؤسسه تحقیقات جنگل‌ها و مراتع کشور یا مرکز تحقیقات همزیستی با کویر؛ یا پژوهشکده حفاظت خاک و آبخیزداری؛ یا مرکز تحقیقات کم‌آبی و خشکسالی در کشاورزی و منابع طبیعی؛ یا وزارت جهاد کشاورزی؛ یا وزارت نیرو؛ یا انجمن علمی مدیریت و کنترل مناطق بیابانی ایران؛ یا دانشکده منابع طبیعی کرج و یا مرکز تحقیقات بین‌المللی بیابان باشد! مهم این است که همه انگار به دلیل نیمه تعطیل بودن ادارات دولتی، مشغول بهره‌مندی از ثواب معنوی چرت در ایام ماه مبارک رمضان هستند و به همین دلیل، دایی‌جان ناپلئون وبلاگستان به زودی از همه‌شان یک تشکر ویژه خواهد کرد! نخواهد کرد؟
ادامه نوشته

ششمین و آخرین بخش از هشت پا نامه‌ی بیابانی !


    در پنجمین بخش از این مجموعه گفتارها که به بهانه‌ی ظهور پدیده‌ی رسانه‌ای جدیدی به نام پل – اختاپوس آکواریوم اوبرهاوزن آلمان شکل گرفت، ابراز نگرانی کردیم که ظاهراً آدم زمینی‌ها راه را گم کرده‌اند، هرچند، برخی از خوانندگان گرامی مهار بیابان‌زایی با درج نظرات ارزشمندشان، در این که اصولاً راه گم شده یا به صورتی عمدی به بی‌راهه بدل شده، تشکیک کرده و مهم‌ترین آفت اجتماعات انسانی را در برتری هوشمندی بر خردورزی دانسته‌اند؛ موضوعی که اگر صحت داشته باشد، باید قبول کنیم که برای بازگشت به شرایط مطلوب، شاید هرگز زور خردمندان به توان هوشمندان نرسد! می‌رسد؟
ادامه نوشته

پدیده ی هشت پای آلمانی ، نشانه ی بیابان زایی است! - 3

    در دومین بخش از ماجرای پل، به این بزنگاه رسیدیم که آیا هیگینز یک پیش‌گو بود، یک رمال بود و یا یک آینده‌نگر؟ آینده‌نگری که برای آینده‌نگری‌هایش، کار زیاد دشواری هم برعهده نداشته است! کافی است به برخی از رخدادها و تصمیم‌ها و سلیقه‌ها در جهان دقت می‌کرد که کرد ...
ادامه نوشته

پدیده ی هشت پای آلمانی ، نشانه بیابان زایی است! - 2

    در نخستین بخش از این نوشتار تا آنجا آمدیم که دریافتیم شهرت پل، هشت‌پای ساکن در آکواریوم شهر اوبرهاوزن، به یکباره از شهرت مرد شماره یک در صحنه‌ی سیاست اسپانیا پیشی گرفته است؛ واقعیتی که درستی آن را موتور جستجوگر گوگل می‌تواند تأیید کند! نمی‌تواند؟
ادامه نوشته

عقب‌نشینی نامحسوس سرخ‌ها در تیرماه!

    بررسی تازه‌ترین یافته‌های هواشناسی منتج از نقشه‌های خشکسالی کشور که توسط تیم سختکوش دکتر مرتضی خداقلی عزیز در پایگاه مدیریت خشکسالی استان اصفهان تهیه شده است، نشان می‌دهد که مساحت بخشی از کشور که دریافت ریزش‌های آسمانی آن کمتر از میانگین درازمدت بوده از 67 درصد به 63.2 درصد کاهش یافته است. واقعیتی که نشان می‌دهد، سبزها توانسته‌اند چیزی در حدود 3.8 درصد از اراضی اشغال شده توسط سرخ‌ها تا پایان خردادماه 1389 را در تیرماه، پس بگیرند. این در حالی است که همچنان مجموع بارندگی رخ داده در 10 ماه نخست سال آبی جاری، 8.1 میلی متر بیشتر از مدت مشابه آن در میانگین درازمدت بوده است. خبری که البته در ادامه خواهیم دید، بازخوردهای مثبتش چندان هم قابل اعتنا و امیدبخش نیست!
ادامه نوشته

تا الگوهای فشار تغییر نکند، در تهران کاری نمی‌توان انجام داد!

    در چهارمین بخش از گزارش کفتگوی 4 ساعته با شهردار تهران، به مهم‌ترین بخش از سخنان آقایان دکتر سید محمود شریعت و دکتر بهلول علیجانی می‌پردازم:
    دکتر سید محمود شریعت را شاید بتوان به همراه دکتر علی یخکشی در شمار پیشکسوت‌ترین افراد حاضر در این نشست دانست، فردی که سابقه‌ی آغاز به کارش در دانشگاه تهران به سال 1339 می‌رسد؛ زمانی که هنوز شهردار تهران به دنیا هم نیامده بود!
ادامه نوشته

نمونه‌ ی یک بحث آکادمیک در حوزه‌ ی تغییرات اقلیمی!

    همه چیز با اظهار نظر رییس جدید سازمان هواشناسی در باره‌ی دلایل گرم شدن زمین شروع شد ... یادداشت کوتاهی که سبب گردید تا عبداللطیف عبادی – مدیر پایگاه اطلاع‌رسانی پرمخاطب روزنامه‌نگار آزاد - به حمایت از هواشناس مسئول پرداخته و با صراحتی مثال‌زدنی که فقط از لطیف می‌توان سراغ گرفت!  در گرین بلاگ حاضر شده و بحث تغییر اقلیمی را (به آن شکلی که جمعی از دوستداران محیط زیست در دنیا مطرح می‌کنند) اساساً فاقد هویت خارجی دانسته و اعلام دارد که نه‌تنها مبنای علمی ندارد؛ بلکه افسانه‌ای بیش نیست! هست؟
ادامه نوشته

آقای مدیر کل: به این نمی‌گویند " آستانه بحران "؛ به این می‌گویند: فاجعه تمام و کمال!

     امروز از قول مدیرکل محیط زیست استان فارس خواندیم که "استان فارس در آستانه بحران زيست‌محيطي قرار گرفته است".
    خواستم بگویم:
    برادر عزیز، جناب آقای مهندس ابراهیمی، مدیرکل محترم اداره محیط زیست استان فارس! به مصیبتی که استان فارس دچارش شده است، نمی‌گویند: آستانه‌ی بحران؛ نام شرایط حاضر، اتاق مرگ است!

ادامه نوشته

گزارش 4 ساعت گفتگو با شهردار تهران در باره محیط زیست!

    ساعت 15 روز سه شنبه، 22 تیرماه 1389، تالار کنفرانس مرکز مطالعات و برنامه‌ریزی شهر تهران، میزبان جمعی از صاحبنظران و نخبگان حوزه محیط زیست ایران بود تا در فضایی متفاوت به بیان مهم‌ترین دردهای محیط زیست تهران و ایران بپردازند. به ویژه آن که این بار عالی‌ترین مقام شهری پایتخت، دکتر محمّدباقر قالیباف به همراه دوتن از معاونینش (دکتر عسگری‌آزاد، معاون تحقیقات برنامه‌ریزی و توسعه و دکتر حسین کلخورانی، معاون خدمات شهری)، حاضر بودند تا به سخنان 18 نفر از فعالان محیط زیست گوش دهند و جوابگو باشند ...
ادامه نوشته

چه عواملی سوسک‌ها را در زاگرس به طغیان واداشتند؛ تغییرات اقلیمی یا انسان؟

    فقط در استان ایلام عرصه‌ای به بزرگی 65 هزار هکتار از رویشگاه بلوط را از دست داده‌ایم؛ چه باید کرد برای این که نام  "بلوط" در خاطره‌ی یک ملّت برای همیشه دفن نشود؟ در واپسین بخش از گزارش مرگ قریب‌الوقوع زاگرس، به معرفی عوامل بروز و تشديد طغيان آفت سوسک چوبخوار و نیز ارایه‌ی راهکارهایی برای برون‌رفت از بحران پیش‌آمده پرداخته شده است ...
ادامه نوشته

تصور ایران بدون زاگرس یا زاگرس بدون بلوط ! کدام دهشتناک‌تر است؟

    در ادامه‌ی یادداشت پیشین، در این بخش مشروح گزارش تأمل‌برانگیز، دقیق و زنهاردهنده‌ی دکتر ابراهیم عزیزخانی را به همراه پیشنهاد‌هایی برای گریز از بحران می‌خوانیم؛ بحرانی که اگر طنین مرگبارش را جدی نگیریم، بدل به ناقوسی کرکننده شده که می‌تواند کمر طبیعت ایران را بشکند و بزرگترین ذخیره‌گاه طبیعی آب در کشور را با چالشی بنیان‌کن مواجه سازد ...

ادامه نوشته

ریزگردهای عربی را رها کنید ؛ سوسک‌ها را بگیرید!

   به دنبال انتشار یادداشتی با عنوان: «بلوط‌های زاگرس ؛ تازه‌ترین قربانی ریزگردهای عربی؟!» و ابراز نگرانی از شتاب معنی‌دار خشکیدگی رویشگاه‌های بلوط در زاگرس، به ویژه در استان‌های ایلام، کهکیلویه و بویراحمد، فارس و چهارمحال بختیاری، اینک خبر می‌رسد که متهم ردیف نخست در بروز این فاجعه، دو  گونه‌ی سوسك چوبخوار از خانواده Buprestidae است. هرچند نباید از خاطر برد که در بروز و تشديد طغيان و خسارت اين آفت، تمامي مؤلفه‌های تنش‌زا به ويژه خشكسالي، ريزگردها، فشار دام و عملیات زراعی در حریم جنگل‌های زاگرس، مؤثر بوده‌اند ...
ادامه نوشته

خرداد: ماهی که در آن قلمرو سرزمین‌های سبز وطن آب می‌رود!

    تازه‌ترین تحلیل‌های منتج از داده‌های هواشناسی که توسط همکاران شریفم در پایگاه مدیریت خشکسالی استان اصفهان تهیه شده است، نشان می‌دهد که میزان ریزش‌های آسمانی در طول خردادماه 1389 به طرز چشمگیری کاهش یافته است. واقعیتی که بار دیگر غول خشکسالی را مهیب‌تر از هر زمان دیگری به رخ ایرانیان کشیده! آن هم در سالی که از آن با عنوان گرم‌ترین سال کره‌ی زمین از سال 1880 میلادی (زمان آغاز اندازه‌گیری علمی داده‌های هواشناسی در جهان) تاکنون یاد می‌شود. فقط کافی است بدانیم که همین امروز، یعنی هفدهمین روز از تیرماه 1389، دست‌کم نیمی از قلمرو پهناور کشور دارد دمایی بیش از 40 درجه‌ی سانتی‌گراد را تحمل می‌کند که بی‌سابقه است. حال در چنین شرایطی، نقشه‌های خشکسالی ایران از مهر 1388 تا پایان خرداد 1389 هم خبرهای خوشی برای ما ندارند! به نحوی که گستره‌ی مناطقی که کمتر از میانگین درازمدت سالانه از موهبت باران برخوردار بوده‌اند به 67 درصد قلمرو سیاسی وطن می‌رسد؛ نسبتی که در مقایسه با ماه قبل از آن، سه درصد افزایش یافته است. البته در این میان، روزگار مردم ایلام و سرپل ذهاب، حتا مرطوب‌تر و پرباران‌تر از ماه قبل شده و به بیش از 60 درصد میانگین درازمدت رسیده است؛ در حالی که از آن سو نیز، مردمان کرمان و سیرجان هم از خشکسالی متوسط وارد خشکسالی بسیار شدید شدند! با این وجود، بیشترین تنش را مردمان قم تحمل کرده‌اند که 43 درصد از میزان نرمال سالانه، کمتر بهره‌مند شده‌اند و درعوض همشهری‌های ستارخان و باقرخان عزیز با 45 درصد افزایش از میانگین درازمدت سالانه، عنوان خیس‌ترین استان کشور را به خود اختصاص داده‌اند. همین نکته، یعنی استمرار ریزش‌های مناسب بارندگی در غرب و شمال غرب کشور سبب شده که مجموع کل ریزش‌های آسمانی کشور در طول 9 ماه‌ی اخیر به 321 میلی‌متر برسد؛ در حالی که میانگین درازمدت آن در چنین زمان مشابهی، 311 میلی‌متر بوده که 2 درصد افزایش را تأیید می‌کند ...
ادامه نوشته

كاربرد عملي گلسنگ‌ها در بررسي‌هاي محيط زيستي

    در چهارمين و آخرين بخش از مجموعه يادداشت‌هايي كه به هدف معرفي گلسنگ‌ها و پاسداشت كار ارزشمند دو تن از نام‌آوران دانش گياه‌شناسي كشور، به رشته تحرير درآمده و منتشر شد، كوشيده‌ام تا مثالي عملي از كاربرد گل‌سنگ‌ها را در ايران و جهان معرفي كنم ...
ادامه نوشته

گلسنگ‌ها ؛ هزينه و زمان پژوهش را كاهش و دقت آن را افزايش مي‌دهند!

  در ادامه دو يادداشت پيشين، مي‌خواهم در سومين بخش از اين مجموعه به معرفي پاره‌اي از خدماتي بپردازم كه گل‌سنگ‌ها -Lichen - براي ما آدم‌زميني‌ها و با كمترين هزينه انجام مي‌دهند، آن هم بدون منت، با بهترين كيفيت و در كوتاه‌ترين زمان ممكن ...

ادامه نوشته

خدمتي كه گلسنگ‌ها به من و تو مي‌كنند!


    همان طور كه در يادداشت پيشين اشاره كردم، مي‌خواهم از موجوداتي سخن بگويم كه نه آنها را گياه مي‌دانند و نه جانور؛ اما اگر بيشتر از دو گروه ديگر براي بقاي حيات مفيد نباشند، كمتر هم نيستند!
    به شهادت مرجع معتبري چون currentresults ، تاكنون حدود 17 هزار نوع گلسنگ در جهان شناسايي شده است كه بيش از 10 درصد آنها در ايران وجود دارد. اين درحالي است كه از مجموع 321 هزار گونه‌ي گياهي شناخته شده در جهان، كمتر از 3 درصد ايشان در ايران زيست مي‌كنند. واقعيتي كه موقعيت ممتاز ايران در اين حوزه را گواهي مي‌دهد ...
ادامه نوشته

نبض زمين در ضربان دل‌ها نيست ؛ در ضربان گلسنگ‌هاست!

    گلسنگ‌ها نبض زمين را مي‌شناسند و به خوبي مي‌توان با بررسي آنها، زير و بم‌هاي زمين را درك كرد و دانست كه آيا حال زمين خوب است يا خير؟ شادانه‌تر آن كه چيزي كه در اين دنيا فراوان است، گلسنگ است! هرچند بشر كوتاه زماني است كه دريافته چه سنسورهاي دقيق و ارزشمندي را در طبيعت تاكنون ناديده مي‌گرفته است ...

ادامه نوشته

اگر 2012 یا 2013 نشد ، 2014 حتماً کار تمام است!

    پیش‌تر از قول مایاها و دانشمندان ناسا نوشتم که ممکن است 2 یا 3 سال به پایان زندگی در زمین مانده باشد! اما حال می‌خواهم از قول یک پروفسور آلمانی شاغل در دانشگاه کمبریج به نام Nicholas Boyle بگویم که ممکن است، تاریخ مرگ تا 2014 عقب برود!
ادامه نوشته

گام عملی ایران برای بهره‌مندی از انرژی خورشیدی

    بیش از دو سال پیش در یادداشتی با عنوان: «كارمايه‌ي خورشيدي ؛ همان لبخند پروردگار به ايرانيان است»، تأکید کردم که راه سعادت ایرانیان از شاهراه سبزرنگی به نام «کاربست انرژی خورشیدی» می‌گذرد؛ موضوعی که کوشیدم در سند راهبردی 20 ساله بیابان – چشم انداز 1404 نیز جایگاهی بایسته بیابد ...
ادامه نوشته

کودکان تشنه در هندوستان!

     آمارها حکایت از آن دارد که فقط از نواحی شمالی هندوستان، سالانه 54 تریلیون لیتر آب از زمین مکیده می‌شود، رخدادی که سبب افت سطح آب زیرزمینی و نشست معنی‌دار زمین را فراهم آورده و نرخ بیابان‌زایی را در شمال هند افزایش داده است ...
ادامه نوشته

خوشحال باشیم ؛ به جای 2012 در 2013 می‌میریم!

    لابد شنیده‌اید که در تقویم مایاها، 21 دسامبر 2012 به عنوان پایان دنیا پیش‌بینی شده است؛ رخدادی که صنعت پولسازی هالیوود هم با ساختن فیلمی با همین عنوان و به کارگردانی Roland Emmerich به استقبالش رفت، هرچند آن گونه که انتظار می‌رفت، گیشه به استقبال این فیلم نرفت! رفت؟
ادامه نوشته

بد نگوییم به نهنگ اگر نادانیم!

    یافته‌های جدید دانشمندان که بخشی از آن در تارنمای discovery منتشر شده است، گواهی می‌دهد که همه‌ی آن اتهام‌هایی را که در طول این سال‌ها متوجه نهنگ‌ها کرده بودیم، نه‌تنها بی‌اساس است، بلکه دقیقاً برعکسش صدق می‌کند!
ادامه نوشته

کابوسی که بیابان‌زایی برای کره زمین به ارمغان می‌آورد؟!

    پیش‌تر اشاره کردم که جریان بیابان‌زایی بیش از همه، زیست‌اقلیم‌های خشک جهان را متأثر کرده و می‌کند؛ زیست‌اقلیم‌های که اصطلاحاً از آنها با عنوان سرزمین‌های خشک یا drylands یاد می‌شود.
    سهم سرزمین‌های خشک از وسعت خشکی‌های کره زمین هم‌اکنون بالغ بر 41.3 درصد است؛ پهنه‌ای که به رغم محدودیت‌های رویشی و شرایط دشوار زیستن در آن، 34.7 درصد از جمعیت جهان را در خود مأوا داده است.
ادامه نوشته

رابطه‌ی بیابان‌زایی و مستطیل سبز!

    اگر به تارنمای کنوانسیون مقابله با بیابان‌زایی سازمان ملل متحد – UNCCD- مراجعه کنید با این پوستر هشدار دهنده روبرو خواهید شد؛ پوستری که با زبان بی‌زبانی هشدار می‌دهد: ممکن است در طول 20 سال آینده، هیچ مستطیل سبزی در زمین باقی نماند!
ادامه نوشته

هندی‌ها می‌خواهند ۲۰ هزار مگاوات برق خورشیدی تولید کنند!

    برای این که تصویر درستی از بلندپروازی هندی‌ها بدست آورید، کافی است به یاد آوریم که بزرگترین نیروگاه تولید برق کشور، نیروگاه شهید عباسپور است که ۲ هزار مگاوات بیشینه‌ی تولید آن است. به عبارت دیگر، هندی‌ها می‌خواهند تا ۱۲ سال دیگر، توان استحصال خویش را در حوزه‌ی انرژی خورشیدی به ۱۰ برابر برق تولیدی در بزرگترین نیروگاه ایران برسانند ...

ادامه نوشته

دانشمندان آلمانی: کره‌ی زمین بدتر از این شرایط را تاکنون تجربه نکرده است!

    صاحب فرزانه‌ی پایگاه اطلاع رسانی فرهنگی، تاریخی، صنعتی که خوانندگان گرامی مهار بیابان‌زایی پیش‌تر با ایشان به دلیل برگردان یک مقاله‌ی آلمانی به فارسی آشنا هستند؛ در تازه‌ترین یادداشت خویش، پرده از ادعای جدید گیاهشناسان شهر بن در آلمان برداشته و از قول ایشان – که اخیراً روش جدیدی برای محاسبه‌ی فرآیند جهان‌گرمایی معرفی کرده‌اند - نوشته است که "ما در حال حاضر در بدترین حالت ممکن قرار داریم."
ادامه نوشته

ناسا آژیر را می‌کشد: سال 2010 می‌رود تا رکورد شکن شود!

همان گونه که سال 2009 رکورد گرم‌ترین سال جهان را شکست، اینک بررسی‌های انجام شده توسط ناسا در طول 4 ماهه‌ی نخست سال 2010 نشان می‌دهد که در طول 131 سال گذشته، هرگز چنین گرمایی را کره‌ی زمین درک نکرده بوده است ...
ادامه نوشته

خبری هشداردهنده برای همه ی وبلاگنویسان و فعالان محیط زیستی!

    خبرگزاری بهروزپرس – که این روزها یک تنه به جای لشکر غایب یا خواب‌مانده‌ی گرین‌بلاگ می‌نویسد – یک خبر جالب منتشر کرده که به نظرم همه – از جمله خودم - باید به آن توجه کنیم ...

ادامه نوشته

یک قانون طلایی که امروز از بهروز آموختم!

    بهروز حسنی مهمویی، جدیدترین عضو گرین‌بلاگ است که به تازگی به جرگه‌ی سبزنویسان وبلاگستان پیوسته و از همان ابتدا نشان داده که می‌خواهد خلاء موجود در محتوای فارسی اینترنت را در حوزه‌ی تغییرات اقلیمی پر کند. به نحوی که در طول 5 روز گذشته بیش از 20 بار تارنمای خوش آب و رنگش به روز شده است.
    او در یکی از آخرین یادداشت‌هایش و به نقل از یکی از فعالان جهانی حوزه‌ی محیط زیست، نوشته:
« باید برای نسل بعد کاری را بکنی که آرزو داشتی نسل قبل برای تو انجام بدهند!»
ادامه نوشته

آيا راهي براي درمان بيماري محيط زيست ايران وجود دارد؟

    كيست كه نداند حال زمين خوب نيست؟
    و كيست كه نداند، حال بخشي از زمين به نام ايران، اصلاً خوب نيست؟
    چه بايد كرد؟
    تا كي بگوييم: نبريد؛ نكنيد؛ نكشيد؛ نزنيد؛ نخوريد ...
    به جاي نبريدن درخت، حفر نكردن چاه، نكشيدن جاده، نزدن سد و خيلي نكردن‌هاي ديگر، چه بايد كرد؟

    فردا  - در پنجمين روز از خرداد 1389 - ساعت 14 در آمفي تئاتر مركزي دانشگاه شريف حاضر خواهم بود تا به اين بهانه با دانشجويان دانشگاه شريف و ديگر علاقه‌مندان به اين حوزه درد دل كنيم ...
ادامه نوشته