خدمتي كه گلسنگها به من و تو ميكنند!
همان طور كه در يادداشت پيشين اشاره
كردم، ميخواهم از موجوداتي سخن بگويم كه نه آنها را گياه ميدانند و نه
جانور؛ اما اگر بيشتر از دو گروه ديگر براي بقاي حيات مفيد نباشند، كمتر هم
نيستند!
به شهادت مرجع معتبري چون currentresults
، تاكنون حدود 17 هزار نوع گلسنگ در جهان شناسايي شده است كه بيش از
10 درصد آنها در ايران وجود دارد. اين درحالي است كه از مجموع 321 هزار
گونهي گياهي شناخته شده در جهان، كمتر از 3 درصد ايشان در ايران زيست
ميكنند. واقعيتي كه موقعيت ممتاز ايران در اين حوزه را گواهي ميدهد.
استفاده از گلسنگها بهعنوان "شناساگرهاي زيستي" (Bioindicators) حدود 30
سال است كه در دنيا رايج گرديده است. در روش "شناساگري زيستي"
(Bioindication) از يك موجود زنده براي بهدست آوردن اطلاعات دربارهي
كيفيت محيط زيست آن استفاده ميشود و به اين ترتيب نوع آلودگيهاي محيط
زيست آن موجود زنده مشخص و ميزان آن اندازهگيري ميگردد.
امروزه
گلسنگها به منظور مشاهدهي تغيير ميزان آلودگيهاي محيطي در يك محدودهي
زماني، با استفاده از پايش زيستي (Biomonitoring) نيز مورد استفاده قرار
ميگيرند.
گلسنگها شناساگرهاي زيستي بسيار مهمي هستند، زيرا تقريباً
در تمام نقاط جهان حضور دارند، حضور آنها دايمي بوده، طول عمر طولاني دارند
و در برابر حضور عناصر خاص در محيط زيستشان رفتارهاي مشابهي از خود نشان
ميدهند، اين رفتارها ممكن است شامل تغييرات فيزيولوژيكي، بيوشيميايي يا
ريختي و يا تغيير در ساختار جوامعشان در محيط باشد (البته حساسيت گونههاي
مختلف گلسنگها از اين نظر يكسان نيست).
تقريباً ميشود گفت كه همهي
آنچه در بارهي گلسنگها در ايران ميدانيم، مديون پژوهشهاي مستمر و
سختكوشيهاي عاشقانهي دو بزرگ بخش گياهشناسي
ايران، علي اصغر معصومي و سيدرضا صفوي از
اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور است؛ دو بزرگي كه
خوشبختانه اخيراً موفق به انتشار مجموعه يافتههاي علمي خويش در قالب كتابي
با عنوان: «مقدمهاي بر گلسنگهاي
ايران» شدهاند.
ضمن آرزوي موفقيت و سرفرازي بيشتر براي اين دو
همكار فرزانه و سبزانديش و تيم همراهشان، توجه شما را در يادداشت بعدي به
ذكر دلايلي ملموس تر از چرايي اهميت گلسنگها جلب ميكنم.


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.