سدسازی؛ دومین عامل شتاب بیابانزایی در ایران!
مطابق نتایج یک نظرسنجی که بر روی تارنمای مهار بیابانزایی قابل رصد است، از مجموع 2380 نفر که در این نظرسنجی شرکت کردهاند، سدسازی با 21.8 درصد آرا پس از فقر مدیریتی (با 45.7 درصد)، دومین عاملی معرفی شده که به تشدید جریان بیابانزایی در کشور کمک کرده است. پس از این دو مؤلفه، به ترتیب: حفر چاه عمیق (6.3 درصد)؛ عدم جلب مشارکت مردم (5.6 درصد)؛ ضعف نظام آموزش عالی (5.2 درصد)؛ نبود قوانین حمایت کننده (4.1 درصد)؛ تغییر اقلیم (3.8 درصد)؛ طرحهای انتقال آب بینحوضهای (3.6 درصد)؛ شرایط جغرافیایی کشور (2.4 درصد) و کمبود اعتبار (0.9 درصد) در رتبههای سوم تا دهم قرار گرفتهاند.
البته آشکار است که یکی از نمادها یا شناسههای تأییدکنندهی فقر مدیریتی یا خشکسالی مدیریتی که پیشتر هم خطرش مهمتر از خشکسالی طبیعی ذکر شده بود، همانا در چراغ سبز نشان دادن به مؤلفههایی چون سدسازی، طرحهای انتقال آب بینحوضهای و حفر چاه است که در این صورت، وزن نمادهای مدیریت سازهای در بروز بحران بیابانزایی در کشور آشکارا اضافه شده و بیرقیب میماند.
حیرتآور آنکه کاربران پایگاه اطلاع رسانی مهار بیابانزایی، در حالی به سدسازی نمره قبولی را ندادهاند که یکی از شرکتهای مشهور سدساز، اخیراً با انتشار مجموعه نوشتارها و گزارشهای پرزرق و برقی ادعا کرده بود که صنعت سدسازی را باید صنعت دوستدار محیط زیست نام نهاد!
به هر حال، خوب است دوستانی که همچنان از سدسازی در کشور دفاع میکنند، یادآوری کنم اینک چند سالی است که صفت جدیدی به سدها در ادبیات دانش آبشناسی اضافه شده با عنوان: سدهای هیولا (Monster dams)! هیولاهایی که نه فقط خون ماهیهای آب شیرین را در شیشه میکنند، بلکه جان زمین و زمینیان را هم آرام آرام میگیرند.
در این باره بیشتر خواهم نوشت ...