تولد صفحهی انگلیسی مهار بیابانزایی
به پیشنهاد و همت یکی از دوستان فرزانهام - فرهاد سلامتبخش عزیز – از این پس دوستداران مهار بیابانزایی میتوانند به طور همزمان، برگردان یادداشتهایم را به زبان انگلیسی هم ببینند و مطالعه کنند.
میدانم که در زمانهای که کسی برای خودش هم به ندرت وقت دارد، درک امثال سلامتبخشها - که به تازگی از مبارزه با غول سرطان تیروئیدبه سلامت و پیروزمندانه رهایی یافته است - نشانهی سلامت یک جامعه و البته بخت یاری درویش است که البته برای او چیز بیسابقهای نیست. زیرا محمّد درویش از زمانی که خود را در طبیعت ایران شناخته است، از این نوشخندها زیاد دیده و لمس کرده است.
باشد که همچنان نشان دهم، سزاوار چنین همراهیها، حمایتها، همدلیها و همافزاییهایی هستم و خدای جبیرها و یوزها و درناها و بلندمازوها هوایم را خواهد داشت.
قدردان دوستانی هستم که مرا و فرهاد را در این مسیر تازه راهبری کرده و مشورت میدهند.
نخستین یادداشتم را به ماجرای شادگان اختصاص دادهام؛ تالابی که بسیار دوستش دارم و این روزها میدانم و میدانید که شاد نیست! هست؟
مؤخره:
باید از دکتر مهدی اشراقی عزیز در مهیا کردن صفحه انگلیسی مهار بیابانزایی و نیز خانمها شهناز موسویان و النا ایرانی که داوطلبانه پذیرفتهاند در این مهم به فرهاد سلامتبخش در ویرایش فنی و ادبی متون انگلیسی کمک کنند، جانانه قدردانی کنم و برایشان اعتراف کنم که از این همه همدلی و همیاری شتابناک ذوق زده شده است درویش یک لا قبا ...
درود بر شرف تان و عشقی که به طبیعت وطن دارید.

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.