کدامیک قهر کردهاند ؛ زاگرس یا ما؟!
چرا زاگرس با ما قهر کرده است؟ روزگار زاگرس، این دژ افسانهای باختر ایران چرا اینگونه پژمان شده است؟
آیا این ریزگردها هستند که بلای جان بزرگترین رویشگاه جنگلی وطن شدهاند؟
آیا سوسک چوبخوار میتواند متهم شمارهی یک باشد؟
نکند کشاورزی دارد بلوطستان بزرگ وطن را به یغما میبرد؟
نکند همه ی تقصیرها به گردن آسمان است که دیگر بر زاگرس نمی بارد؟
نکند سنجابها را سگهای گله از زاگرس فراری دادهاند؟
نکند مین ها دارند همچنان قربانی می گیرند و آتش به دل زاگرس می اندازند؟
نکند سدهای مصنوعی دارند این سد سبز و طبیعی را می فرسایند و فرزندانش را غرق می کنند؟
نکند رفیق بد و ذغال خوب دودمان زاگرس را به باد داده است؟
و ...
نکند کاری کردهایم که به قانون زاگرس برخورده است؟
مگر یادمان رفته که اگر زاگرس نباشد، دیگر کارون و کرخه و زاینده رود و جراحی و زرینه رود و سفید رود و خرسان و زاب و ... هم نخواهند بود و اگر این پرآبترین رودهای وطن جاری نباشند؛ دیگر دلیلی بر ماندن ما هم وجود ندارد! دارد؟
حتا اگر سیمین تصمیمش را عوض کند و دیگر نخواهد تا از نادر جدا شود!
دریافتهای مورد اشاره برخی از فرازهایی است که در گفتگو با محسن تیزهوش طرح کردهام و اینک حاصل آن مصاحبه در خبرگزاری مهر قابل دسترسی است.

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.