هفت گامی که دولت باید بردارد تا مردم باور کنند: آب کم است!
چند سالی است که از تریبونهای گوناگون مدام میشنویم و میخوانیم که کفگیر اندوختههای ابی استراتژیک کشور به ته دیگ خورده و شمارش معکوس برای جابه جاییهای بزرگ مهاجرتی آغاز شده است. تقریباً همه به این پویش یا کارزار بزرگ پیوسته و از رهبری نظام تا رییس جمهور و دیگر رؤسای قوا گرفته تا نخبگان و طبقهی الیت کشور از مردم میخواهند تا در مصرف آب صرفهجویی کرده و قدر این کالای گرانسنگ را بیش از پیش بدانند.
با این وجود، هرگز آنگونه که سزاوار است، آن همراهی و حمایتی را که باید در قدردانستن بیشتر آب بدانیم و ببینیم، در اغلب موارد؛ نه میدانیم و نه میبینیم! چرا؟
یادداشت پیش رو در پاسخ به این پرسش شکل گرفته و میکوشد تا نشان دهد: شرط شکوفایی سرمایه اجتماعی در حوزهی مسئولیتهای شهروندی برای پاسداری شایستهتر از اندوختههای آبی کشور، آن است که دولت در مرحلهی نخست، هفت گام مهم را بردارد؛ چه، بر اساس یک ضربالمثل مشهور: اگر کارهای کوچک را به خوبی انجام دهید، کارهای بزرگ خود به خود به جایی که باید برسند، میرسند.