مفتخرم به این که مهار بیابان‌زایی دیده می‌شود!

مهار بیابان زایی

    وقتی که در نخستین روزهای سال 1384 تصمیم گرفتم تا اندیشه‌ها و تجربیاتم را با استفاده از ابزار نوینی به نام وبلاگ و در هیبت نامی نه چندان مأنوس چون «مهار بیابان‌زایی» با خوانندگان فارسی‌زبان به اشتراک نهم، هرگز نمی‌توانستم تصور کنم که مهار بیابان‌زایی و محمّد درویش بتواند در کمتر از یک دهه، به چنین جایگاهی دست یابد؛ آن گونه که در آخرین روزهای سال 1391، دکتر مجید مخدوم – بنیانگذار دانش ارزیابی محیط زیست در ایران – نویسنده مهار بیابان‌زایی را بخواند تا به عنوان یک شخصیت اثرگذار در حوزه محیط زیست ایران سزاوار دریافت لوح سپاس تشخیص دهد. پیش‌تر البته مجموعه برنامه‌های رادیویی و تلویزیونی هم ساخته شد با این محوریت که محمّد درویش چگونه محمّد درویش شد؟ تا جایی که روزنامه پرشمارگان لس آنجلس تایمز هم در مقاله مشهورش از او با عنوان : یک گلادیاتور سبز در ایران یاد کرد. موفقیت اخیر مهار بیابان‌زایی در آغازین روزهای سال 1392 به عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی پایتخت و نیز قرار گرفتن نامش در سیاهه‌ی کاندیداهای دریافت جایزه از اجلاس جهانی رسانه‌ها، همه و همه گواه آن است که مهار بیابان‌زایی دارد دیده و خوانده می‌شود ...

    موفقیتی که آن را با تمام وجودم، ناشی از پیدایش نهضتی روشنگرانه و تحولی مثبت در دیدگاه و پندارینه‌های مردمی می‌دانم که کلید پاسداری از طبیعت ایران در دستان آنهاست.

    این‌ها را گفتم تا ضمن قدردانی از همه‌ی حامیان عزیز و دوستداران سبزاندیش هموطنم، قول دهم که مسئولیت سنگین این توجه و مهر و حمایت و اقبال عمومی را درک کرده و در پیشگاه شما خوبان روزگار، پیمان می‌بندم : محمّد درویش همچنان درویش می‌ماند و بسیار بیشتر و وفادارتر از دیروز خواهد کوشید تا جان و مال و اندیشه‌اش را در راه اعتلای طبیعت وطنی که دوستش دارد، پیش‌کش کند ... آرزویم این است که همچنان وکیل مدافع بی منت آن هموطنانی باشم که به قول سپهر عیدی‌وند عزیز دارند مظلومانه در این بوم و بر جان می‌دهند و برخی از ما فراموش کرده‌ایم که آنها، پاره‌هایی جدایی ناپذیر و فاخر از خاکی هستند که برای ماندگاری‌اش تاکنون صدها هزار جوان پاکدامن ایرانی، خون پاک‌شان را اهدا کرده‌‌اند.

    آری ... من با افتخار وکیل همه‌ی یوزها و سنجاب‌ها و گرگ‌ها و بلوط‌ها و اُرس‌ها و گرازها و پلنگ‌ها و قوهای فریادکشی هستم که فریادشان را اغلب نمی‌شنویم. اما امروز بیشتر از دیروز امیدوارم که آن فریاد را بتوانم با زبان آدم‌زمینی‌ها و به شیوه‌ای مؤثرتر از همیشه بازنشر دهم.

    بازتاب در:
    انجمن ارزیابی محیط زیست ایران

درج نظر


از اشتوتگارت تا لس‌آنجلس چقدر راه است؟!

 
    در چند روز گذشته ماجرای آخرین پرواز فضاپیمای اندیور -  space shuttle Endeavour – از پایگاه فضایی کندی تا موزه علوم کالیفرنیا واقع در لس آنجلس، یکی از خبرهای داغ و پرمخاطب، به ویژه برای دوستداران فضا بود. برای انجام این سفر، اندیور بر پشت یک بوئینگ 747 ویژه قرار گرفت  و به همراه این بوئینگ، در حالی که توسط دو جنگنده آمریکایی اسکورت می‌شد، ضمن گذشتن از آسمان چند شهر آمریکا در نهایت در فرودگاه لس‌آنجلس بر زمین نشست و بدین ترتیب در مجموع پس از پیمایش حدود 200 میلیون کیلومتر در طول 20 سال حیاتش، برای همیشه در آشیانی مخصوص در مرکز علوم ایالت کالیفرنیا آرام گرفت تا از این پس مورد بازدید دانش‌آموزان و دانشجویان و دیگر علاقه‌مندان از سراسر جهان قرار گیرد تا همچنان لاشه‌اش هم بتواند برای سازندگانش پول بسازد ...

ادامه نوشته