همان طور که پیش‌تر اشاره کردم، در سی‌امین روز از فروردین 1390، مراسمی برای رونمایی از لوح یادبود استاد کامبیز بهرام سلطانی در میانکاله و با حضور همسر، برخی از همکاران و دوستان ایشان و نیز جمعی از مقامات و مدیران ملّی و استانی سازمان حفاظت محیط زیست کشور برگزار شد.

    هرچند به قول خانم روشن (همسر کامبیز): روح دریایی او نیاز به این مراسم و اصولاً نیاز به هیچگونه بزرگداشتی ندارد، ولی شایسته است اهدافش را دنبال کنیم و آرمان‌هایش را تحقق بخشیم تا آیندگان نام سبز او را پاس بدارند و قدردان خدمات ارزنده او به طبیعت این مرز و بوم باشند.

    چنین است که به سهم خود از همه‌ی آنهایی که در برپایی این مراسم و زنده کردن نام قهرمان تالاب‌ها در دوست‌داشتنی‌ترین تالابش (میانکاله) سهم داشتند، قدردانی می‌کنم.

    خانم روشن در بخش دیگری از سخنان کوتاه‌شان در این مراسم گفتند:

    بسیار کوشش می‌کنم خود را نبازم و پنجه در پنجه تقدیر نیندازم. می‌خواهم متمرکز افکار و آمالش شوم. چه خواست‌هایی داشت؟ چه دورنمایی در ذهن و چه قلبی تپنده برای طبیعت. عاشق ایران بود و به طبیعتش عشق می‌ورزید ...

    و قلب دریایی‌اش برای ذره ذره خاک ایران می‌تپید. با چنان شوقی از میانکاله می‌گفت و می‌نوشت و عکس‌های آن را می چید که وصف ناشدنی است. با چنان شور و شعفی فیلم میانکاله را ساخت و با صدای گرمش بر روی فیلم صحبت کرد که در کلام نمی‌گنجد.

    جسم کامبیز اکنون در میان ما نیست ولی به طور قطع روح او ناظر بر این مراسم است ...

    برای روح سبزش که برای همیشه در میانکاله حضور دارد، آرزوی آرامش و آمرزش دارم و نیک می‌دانم خدایش دوستش می‌داشت که راضی نشد جسم و روحش بیش از آن مدت کوتاه متحمل درد و رنج گردد.

    باشد که میانکاله را به احترام روح بلند کامبیز و کامبیزهای این سرزمین که جان و مال و زندگی‌شان را برای اعتلای طبیعت ایران اهدا کردند، حفظ کنیم و اجازه ندهیم به هیچ بهانه‌ای (مانند احداث پالایشگاه)، حریم امن این تالاب یگانه و زیستمندان ارزشمندش مورد تجاوز و خدشه قرار گیرد.

     گفتنی آن که تصاویری که از میانکاله در این یادداشت می‌بینید را خود شادروان بهرام سلطانی با دوربین‌شان گرفته‌اند. همچنین از خانم روشن و آقایان ضیا ضیایی و هوشنگ ساجدی به دلیل قرار دادن عکس‌های مراسم برای انتشار در مهار بیابان‌زایی قدردانی می‌کنم.

درج نظر