شرق میآید، سبزپرس میرود و تنب کوچک، کوچکتر میشود!
از آخرین یادداشتی که برای ستون نگاه سبز شرق نوشتم، دقیقاً 98 روز میگذرد . در آن یادداشت که در سومین روز مهر به چاپ رسید، پرسیده بودم: از لس آنجلس تا اشتوتگارت چقدر راه است؟ و در انتهای آن با خوشبینی کودکانهای نتیجه گرفته بودم: انگار این فاصله از مسافت بین تهران تا اشتوتگارت هم گاه بیشتر مینماید! اما به فاصلهی فقط 48 ساعت دانستم که این خوشبینی افراطی برای یک مرد 48 ساله تا چه اندازه سخرهبرانگیز است! چرا که خبر رسید: آفتاب مطبوعات ایران دیگر از شرق طلوع نمیکند و در نتیجه مستمرترین ستون ثابت محیط زیستی روزنامههای ایران که با عنوان نگاه سبز در 53 قسمت تاکنون منتشر شده بود هم بی هیچ گناهی محکوم به خاموشی شد! ستونی که کوشیده بود با زبانی ساده و در عین حال اثرگذار برای مردم، مدیران و تصمیمگیران حکومتی یادآوری کند که چرا هامون مهم است؟ چرا هورالعظیم در آن سوی مرز سیاسی که از دست برود، سیاستمداران در این سوی مرز سیاسی، در قلب پایتخت مجبورند تا فرمان تعطیلی تهران را صادر کنند؟ چرا نباید و نمیتوان به آن نوع از خودکفایی در کشاورزی دلخوش داشت که به بهای اُفت سالانهی 2 متر در سفرههای آب زیرزمینی و نشست زمین از آبیبیگلو در اردبیل تا خانمیرزا در لردگان تمام میشود؟ ... و چرا تبدیل ارومیه از نگینی فیروزهای به پلاتینی نمکی، میتواند کابوس بزرگترین مهاجرت قرن را برای ایرانیان رقم زند ...