سخنان شگفتآور ستار محمودی و چراغ سبز دوباره به سدسازی در کشور!
روز گذشته، ستار محمودی، قائم مقام وزیر نیرو در کارگاه آب و رسانه در نیروگاه طرشت، گفت: اگر از ظرفیت رسانهها به خوبی استفاده کنیم به راحتی میتوانستیم در خصوص سدسازی با جامعه سخن بگوییم.
وی افزود: ارتباط نداشتن با رسانهها باعث شده عده ای بگویند سدسازی خوب است و عدهای بگویند نه سدسازی اقدامی نادرست است. پس مدیران آب باید توجه کنند که باید ادبیات مشترک داشته باشند و از دادن آمارهای مختلف خودداری کنند.
وی اظهار داشت: در طی هفتههای گذشته متأسفانه در بسیاری از نقاط کشور شاهد وقوع سیلهای مخرب بودیم در همین مدت از بسیاری از نهادها و حتی مراکز علمی با وزارت نیرو تماس گرفتند که چرا به اندازه کافی سد ساخته نشده است؟!
ستار محمودی در حالی به همکاران ارشد خود در وزارت نیرو توصیه میکند که ادبیات مشترک داشته و آمارهای مختلف ارایه نکنند که به نظر میرسد تیغ تیز انتقادهای وی، قبل از همه متوجه خودش باشد! چرا که او در همین 23 مهرماه و در جریان برگزاری گردهمایی مدیران عامل شرکتهای آب منطقهای کشور در ارومیه، سخنان تندی را بر زبان آورد که یکی از پایگاههای اطلاعرسانی وابسته به همین حوزه یعنی نیرو نیوز، با این تیتر به استقبال سخنان ستار محمودی رفت: «انتقاد بی سابقه یک مدیر ارشد وزارت نیرو از روند سدسازیها در گذشته» وی صراحتا در آن گردهمایی گفت: «برگزاری مسابقه سدسازی در گذشته عامل مهم وجود پروژههای نیمه کاره بسیار زیاد در بخش آب کشور است.»
برای اینکه میزان تبسم خوانندگان عزیز مهار بیابانزایی کامل شود، باید یادآوری کنم که فرد بعدی مورد نظر جناب قائممقام وزیر نیرو که باید ظاهراً توصیه ایشان را رعایت کنند، از قضا خود حمید چیت چیان، رییس مافوقش است که در تیتر نخست روزنامههای 16 شهریور 1394 پایتخت، این جمله وی خودنمایی میکرد: پایان عصر سدسازی! سیاستی که رسماً آن را اعلام کرد و مورد استقبال گسترده دوستداران محیط زیست قرار گرفت؛ به ویژه که چیت چیان به این هم بسنده نکرده و با اعلام خرید هر کیلو وات برق به قیمت 900 تومان از طریق استحصال انرژیهای نو، عملاً آب پاکی را بر روی دست سوداگرانی که به بهانهی ساخت سدهای برقآبی بیشتر، به دنبال جذب ریالهای بیشتر بودند، ریخت.
فارغ از این ناسازهها یا پارادوکسهای دلپذیر بین سخنان مسوولین ارشد وزارت نیرو با یکدیگر و با خودشان!! چندی پیش شاهد انتقادهای تندتری از سوی دولتمردان پرنفوذ کابینه تدبیر و امید به روند سدسازی در کشور بودیم؛ انتقادهایی که شاید پرحجمترین و مستدلترینش را حسامالدین آشنا، رییس مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری در جمع سدسازان مطرح کشور بر زبان راند و اعلام کرد: «هزاران انسان و صدها سکونتگاه در پروژههای سدسازی قربانی شدهاند و دهها سایت باستانشناختی به زیر آب رفته و در سدهای در حال ساخت تهدید شدهاند.» حتی در همین راستا، اخیراً یکی از مقامات ارشد پژوهشکده باستانشناسی کشور در نشستی که به منظور بررسی مشکلات سد گتوند در مرکز بررسیهای استراتژیک نهاد ریاست جمهوری برگزار شده بود، اعلام کرد که جایی که سد گتوند ساخته و آبگیری شد، بیش از 400 سایت باستانشناسی را در دل خود مدفون کرد که برخی از آنها قدمتی بیش از هفت هزار سال تمدن داشتند!
به راستی ما با سرمایههای بالقوهی خود چه میکنیم؟! آیا اگر فقط به ارزشهای تاریخی و رونق گردشگری فرهنگی کهنزادبومهایی که قربانی سدسازی در کشور شدند، میپرداختیم، سود پایدارتری برای ایرانیان به ارمغان نمیآمد؟
از این تأسفبارتر و البته خطرناکتر، پیوند دادن دوبارهی موضوع نخنما شدهی مهار سیلها و سدسازی است! به راستی با چه منطقی مدیران آب در کشوری که سومین مملکت سدساز دنیا لقب گرفته، همچنان میتوانند بر طبل سدسازی بیشتر بکوبند؟
آیا اصولاً مهار سیل را باید با سدسازی به انجام رساند یا با تمهیداتی چون ممانعت از تغییر کاربری اراضی، حفظ پوششهای مرتعی و جنگلی، عملیات آبخیزداری و آبخوانداری و بازگرداندن تعادل دام و مرتع که جملگی در شمار وظایف سازمان جنگلها، مراتع و آبخیزداری کشور است و نه وزارت نیرو. از این گذشته، اگر حریم بستر سیلابی رودخانهها را رعایت میکردیم و در ساخت و سازهای خود به اصول حرفهای پایبند میماندیم، آیا اینک و همچنان باید سیلها را نقمت و بلا میخواندیم؟ در حالی که سیلها همیشه در این مملکت، نعمت بوده و سبب حاصلخیزی دشتهای زرخیز وطن را از قهاوند تا خوزستان و میناب و استهبان و جیرفت و ... فراهم کردهاند و افزون برآن، به فرآیند زیستپالایی و تخمریزی آبزیان در مصب ورودی رودخانهها به دریاهای بزرگ شمال و جنوب کشور کمک کردهاند.
بیان چنین جملاتی از قول عالیترین مقامات وزارت نیرو - آن هم در حالی که تازهترین بررسیهای بینالمللی نشان میدهد که فقط یک کشور در نیا وجود دارد که نحوه مدیریتش بر منابع آب، بدتر از ایران است! - نهتنها ناامیدکننده است، بلکه نشانهی خطری در دوران پسا برجام هم هست! اینکه دوباره دولت دارد ثروتمند میشود و آبسالاران طبیعتستیز، کیسهی خود را برای جذب 150 هزار میلیارد تومان به منظور کامل کردن طرحهای نیمه تمام سازهای در بخش آب کشور آماده کرده یا میکنند! نمیکنند؟