به جای اجرای طرحهای انتقال آب، سدسازی و استخراج آبهای ژرف، تلفات آب را پایان دهیم!
1⃣ براساس گزارش مرکز پژوهشهای مجلس، سالانه بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون مترمکعب آب از طریق شبکه های آب شهری تلف می شود:
2⃣ در بزرگی این رقم همان بس که بدانیم آورد طبیعی رودخانه زاینده رود در طول یک سال فقط هشتصد میلیون متر مکعب است!
بر اساس این گزارش استانهای خوزستان، تهران و البرز، دارای بدترین نرخ هدررفت آب هستند.
نرخ هنگفت تلفات آب در ایران از آنجا اهمیت بیشتری می یابد که بدانیم دولت می خواهد برای شیرین سازی و انتقال سالانه فقط ۲۰۰ میلیون متر مکعب آب از دریای خزر به سمنان تا ۱۱ هزار میلیارد تومان هزینه کند! به عبارت دیگر با توجه به طرحهای مشابه دیگری چون #بهشت_آباد، #گلاب، علی آباد کتول به شاهرود، #بن_بروجن و سبزکوه، به نظر می رسد می توان با یک بیستم هزینه ای که برای اجرای این طرحهای ویرانگر و خسارت آفرین مورد اشاره می خواهیم پرداخت کنیم، نرخ هدررفت آب را تا ده درصد رقم مورد اشاره کاهش داده و مملکت از یک خسارت بزرگ نجات یابد.
3⃣ موضوع زمانی بیشتر می تواند در راستای اقتصاد مقاومتی مورد مداقه قرار گیرد که دریابیم تقریباً برای استخراج رقمی برابر با هدررفت آب از شبکه شرب شهری، می خواهیم با کمک روسها و سرمایه گذاری ۲۵۰ میلیون دلاری، #آبهای_ژرف را استخراج کنیم! به راستی چرا راه ساده تر را انتخاب نمی کنیم؟
4⃣ پرسش اصلی این است: چرا هیچ اراده ای برای کاهش هدررفت آب وجود ندارد، اما حاضریم ده ها برابر هزینه طرح های انتقال آب را بپردازیم؟! چه دلیلی از این روشن تر که نشان می دهد در پای منافع بخشی شرکت های قدرت سالار درگیر در طرح های سازه محور، یک مصلحت ملی دارد ذبح می شود! نمی شود؟
5⃣ اینک با توجه به نگرانی های اعلام شده از سوی عیسی کلانتری در مورد اصابت کفگیرِ اندوخته های آبی کشور به ته دیگ و افزایش محسوس نرخ فرسایش خاک، امید می رود سازمان متولّی محیط زیست کشور بتواند رویکردهای سازه محور در وزارت نیرو را به راهبردهایی چون ارتقای توان نرم افزاری، مدیریت مصرف و بازچرخانی آب تغییر دهد.
آمین ...
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.