گزارش واشنگتن پست از مدیریت کلنگی ترامپ در حوزه محیط زیست!

 ترامپ شمار زیادی از کارمندان آژانس حفاظت از محیط زیست آمریکا را مرخص می کند؛ زیرا می گوید: پول نداریم! اما در همان حال، ۵۴ میلیارد دلار به بودجه ارتش آمریکا می افزاید!

#روزنامه_واشنگتن_پست در شماره اخیر خود، پرده از یک فاجعه جدید در #دولت_ترامپ برداشته و خبر می دهد كه به زودي بودجه آژانس حفاظت از محيط زيست ايالات متحده تا آن حد کم خواهد شود كه اين سازمان در نخستين سال كار خود تحت رياست جمهوري ترامپ، دستکم یک پنجم از كارمندان خود را از دست خواهد داد. اين كاهش بودجه نيز به ناچار بخشي از برنامه هاي محيط زيستي، مانند پروژه هايي كه پاكسازي زمين هاي آلوده ناشي از مواد زاید خطرناك و يا مكانهاي صنعتي متروكه را تضمين مي كنند و همچنين پروژه استاندارد بين المللي "ستاره انرژي" (كه زماني به منظور تلاش برای کاهش انرژی مصرفی در تولیدات کارخانه‌ای و کم کردن عوامل به وجود آورنده ابداع شد) و برنامه هاي عدالت محيط زیستي براي پشتيباني از جوامع محلي در گسترش و بكارگيري راه حلها در حفاظت از محيط زيست و سلامتي را تعطيل خواهد كرد. برنامه هاي مربوط به تغييرات اقليم و بودجه براي روستاهاي محلي در آلاسكا نيز بنا به پيش نويس بخشنامه اي هدف قطع كامل قرار گرفته اند. بخش تحقيقات و توسعه سازمان هم احتمالا تا ٤٢٪‏ از بودجه خود را از دست خواهد داد.
ويليام بِكِر، مدير اجرايي "انجمن ملي آژانسهاي هواي پاك"-NACAA- می گوید: قطع اين بودجه ها، اگر كه از جانب كنگره تأييد شود، نتيجه ويران كنندهه اي براي همه جوامع در سرتاسر ايالات متحده خواهد داشت و قلب و روح برنامه ملي كنترل آلودگي هوا را پاره پاره خواهد كرد و سلامتي و رفاه دهها ميليون نفر در امريكا را به خطر خواهد انداخت.
پيشنهاد قطع بودجه آژانس حفاظت از محيط زيست بازتاب فشار دولت جديد براي بالا بردن بودجه دفاعي (نظامي) فدرال است.
آژانس حفاظت از محيط زيست روز گذشته از ابراز نظر در اين مورد خودداري كرد، اما #اسكات_پروييت، رئيس جديد و #منفور اين سازمان كه خود سالهاا منتقد آن بوده و يكي از هدفهاي مهمش نقض قوانيني است كه در دوران #اوباما وضع شده اند، به خبرگزاري E&E نگراني خود را در مورد تعهداتي كه اكنون از جانب دولت مورد هدف قرار گرفته اند، به ويژه در زمينه زيرساختهاي آب، ابراز كرده است!
خانم جينا مك كارتي، كه از سال ٢٠١٣ تا پايان رياست جمهوري اوباما، مديريت آژانس را برعهده داشت مي گويد كه "اين بودجه پيشنهادي جديد تنهاا يك چيز تخيلي است، اگر كه دولت ترامپ فكر مي كند كه آژانس حفاظت از محيط زيست مي تواند با آن وظيفه خود را در پاسداري از سلامت عمومي انجام دهد. طرح جديد نياز به سرمايه گذاري در تحقيقات علمي و اجراي قوانين و در واقع درسهايي را كه سازمان در طول ٤٦ سال گذشته از تاريخ گرفته و خواست مردم امريكا را براي ادامه پشتيباني از آنها، بكلي ناديده مي گيرد."
سخنگوي سازمان #صلح_سبز، تراويس نيكولز، در يك ايميل پافشاري بر آن دارد كه قطع بودجه سازمان حفاظت از محيط زيست، اتفاقي نيست و بهه شكل نامتناسبي بر قشر تنگدست جامعه و اقليتها تأثيرگذار خواهد بود. او اين استراتژي دولت را "راسيسم محيط زيستي" خطاب مي كند.

 خواننده عزیز مهار بیابان زایی!
به نظر می رسد، ۴۵ سال پس از #اجلاس_استکهلم، دوباره در آمریکا، سیاستمدارانی قدرت را در دست گرفته اند که برخوردار از تفکراتی مربوط بهه دوره پیش از #راشل_کارسون هستند! این عقبگرد تاسف بار، فقط در یک حالت می تواند فرصتی تاریخی برای دوستداران زمین بوجود آورد؛ آن هم این است که یک لحظه از نقد دولت طبیعت ستیز و نژادپرستانه ترامپ دست برنداشته و برای یکبار هم که شده، اتحادی جهانی را بر علیه چنین تمامیت خواهان گستاخ و نابخردی به نمایش نهیم. اعلام تعویق سفر ترامپ به #بریتانیا در اثر مخالفت مردمی، می تواند نویدبخش این دوران طلایی باشد.

آیا می‌شود از یک دریاچه خشک، ماهی صید کرد؟

    عنوانی که بر پیشانی این نوشتار برگزیده‌ام، جمله‌ای است که سه روز پیش، وزیر محیط زیست چین، آقای ژو شنگ سیان Zhou Shengxian خطاب به مدیران بزرگ‌ترین شرکت‌های چینی بر زبان آورد. وی، ضمن ابراز ناخشنودی از روند توسعه کشور متبوعش در طول دو دهه‌ی اخیر، هشدار داد که اگر همچنان بدون توجه به ملاحظات محیط زیستی در صدد رشد اقتصادی به هر قیمتی برآییم، کشور را با یک ورشکستی جبران‌ناپذیر و آینده‌ای خطرناک هم‌آغوش کرده و درست مانند آن فرد نادانی عمل می‌کنیم که نخست فرمان خشک شدن یک دریاچه را می‌دهد و آنگاه به ماهیگیرها می‌گوید: تورها را در آب بیاندازید و هر چقدر می‌خواهید، ماهی صید کنید! نوش جان ...

ادامه نوشته

پیام بحران خشکسالی در آمریکا برای ما در ایران!

 

 

     تازه‌ترین نقشه‌های وضعیت خشکسالی در ایالات متحده آمریکا که توسط مرکز پایش خشکسالی آن کشور – US Drought Monitor - در بیست و یکم اوت (31 مرداد) 2012 منتشر شده است، نشان می‌دهد که ممکن است شدت رخداد خشکسالی، چنان شتاب گرفته و کارمایه‌های تولیدی آن کشور در بخش کشاورزی را به نحوی متأثر کند که ابعاد فاجعه و خسارت به مراتب بزرگ‌تر از خشکسالی مشهور و 4 ساله آمریکا در آغازین سال‌های شروع هزاره‌ی سوم – بین سال‌های 2000 تا 2004 - شود. وضعیت به گونه‌ای است که فقط چیزی در حدود 10 درصد از خاک ایالات متحده آمریکا در سال 2012 از ریزش‌های آسمانی نسبتاً مطلوبی برخوردار بوده و از اثرات خشکسالی متأثر نشده ‌است. حتا در ایالت همواره پرآب شمالی، یعنی آلاسکا هم، آثار خشکسالی بر منابع آب و خاک یک سوم از این سرزمین پهناور اثر گذاشته است. بدترین وضعیت را البته در این میان، ایالت‌های مرکزی و شرقی آمریکا، به ویژه ایلینویز، آیووا، میسوری، ایندیانا، آرکانزاس، کانزاس و نبراسکا دارند که حدود 50 تا 90 درصد از وسعت‌شان، دچار شدیدترین نوع خشکسالی شده و میزان ریزش‌های آسمانی‌شان به نسبت میانگین دراز مدت منطقه، تا 80 درصد کاهش یافته است؛ رخدادی که کاهش معنی‌دار محصولات زراعی و متعاقب آن، افزایش قیمت جهانی این اقلام زراعی، به ویژه ذرت و گندم را در پی داشته است.

    حتا به منظور صرفه‌جویی بیشتر و مقابله با کمبود شدید منابع آب، بسیاری از برنامه‌ها و پروژه‌های بلندپروازانه آمریکا در گردشکده مشهور این کشور – لاس وگاس - متوقف شده؛ واقعیتی که کاهش رونق ساخت و ساز و قیمت مسکن و زمین در آن نواحی را در پی داشته است. به ویژه آن که یکی از بالاترین نرخ‌های اُفت سطح آب زیرزمینی و نشست زمین، اینک از آن منطقه و نواحی مجاورش در کالیفرنیا گزارش می‌شود.
    پرسش اصلی این است که چرا آمریکا با استناد به قدرت فناوری خیره‌کننده خود و با استفاده از تکنیکی به نام بارورسازی ابرها، نتوانسته است این بحران را مهار کند؟ همچنین، چرا دولت مقتدر و مغرور مرکزی در ایالات متحده آمریکا قادر نیست از روش‌های تغییردهنده‌ی اقلیم چون هارپ به نفع خود سود جوید؟ در عوض با برگزاری و تقویت چندین نوع از اتاق‌های فکر و جلب نظر تصمیم‌سازان داخلی و مردم محلی، می‌کوشد تا با تبیین روش‌های غیرسازه‌ای و اعمال مدیریت بر مصرف درست و اصولی آب، ابعاد نگران‌کننده‌ی این بحران را به کمینه برساند.
    شگفت‌آور آن که به رغم آشکار شدن چنین ناتوانی مهمی در ساختار اجرایی بدنه دولت آمریکا برای مهار غول خشکسالی و کاهش اثرات سؤ جریان بیابان‌زایی، همچنان پیام‌ها و مصاحبه‌هایی از مقامات تصمیم‌گیر کشورمان منتشر می‌شود که صراحتاً وضعیت خشکسالی چندساله در جنوب خوزستان و دیگر نواحی جنوبی کشور را دسیسه غرب به رهبری آمریکا برای ربایش ابرهای باران‌زا عنوان می‌کنند. و از سوی دیگر، می‌خواهند تا مجدداً با استفاده از بارورسازی ابرها، مشکل دریاچه ارومیه را حل کنند! درصورتی که به رغم ادعاهای وزارت نیرو مبنی بر ورود 2 میلیارد مترمکعب آب به محوطه دریاچه در سال جاری و افزایش 15 درصدی میانگین ریزش‌های آسمانی در اثر بارورسازی ابرها، تازه‌ترین بررسی‌ها نشان می‌دهد که ابعاد خشکسالی در دریاچه ارومیه در 25 مرداد 1391 به مراتب فاجعه‌بارتر از سال‌های پیش از آن در چنین روزی بوده است، به نحوی که برای نخستین بار، ماهیت جزیره‌های دریاچه ارومیه کاملاً از میان رفته و به یکدیگر متصل شده‌اند .
    امید که پیام و زنهار بحران خشکسالی در آمریکا را به درستی درک کرده و باور کنیم، برای مقابله با بیابان‌زایی و کاهش اثرات خشکسالی، بهترین کار مدیریت تقاضا بر بنیاد آموزه مدیریت به هم پیوسته منابع آب به تفکیک حوضه‌های آبخیز کلان کشور است و بدترین کار، متهم کردن آسمان به کم کاری! یا کشورهای غربی به دزدی ابر و عوض کردن مسیر باد غالب است.

 بازتاب این یادداشت در:
روزنامه اعتماد
تابناک 

 

درج نظر