چگونه ميتوان از فروچالههاي همدان عبرت گرفت؟

رخداد فروچالههاي كمنظير همدان چنان عجيب و غافلگيركننده بوده كه بسياري از مردم و رسانهها را متوجه خويش ساخته است؛ هر چند كه هنوز اظهار نظري جدي و پيگيرانه از مسئولين ارشد وزارتين نيرو يا جهاد كشاورزي در اين خصوص نديده يا نخواندهام. كه احياناً اين موضوع برميگردد به اينكه از ديدگاه اين مديران عزيزتر از جان! احتمالاً رخدادهايي بسيار مهمتر و روبانهايي قرمزتر وجود دارد كه بايد در اولويت نخست به آنها انديشيد!
به هر حال ضمن سپاس از مديران روزنامهها، رسانههاي ديداري و شنيداري درون و برون مرزي، تارنماها و خبرگزاريهايي كه اين رخداد مهم و نگرانكننده را پوشش دادهاند، توجه خوانندگان عزيز مهار بيابانزايي را به مصاحبهي خويش با مينو صابري در راديو زمانه جلب ميكنم؛ مصاحبهاي كه در آن كوشيدهام علاوه بر تشريح ابعاد اين فاجعهي انسانساز، به راههاي برونرفت از اين بحران هم اشاره كنم.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.