محيط زيست و سياست؛ از هماوردی تا هماغوشی - 14
راست آن است که هنوز هم به رغم ورود به هزارة سوّم و به دوشکشيدنِ تجربياتی گرانبها از بايدها و نبايدهای يک زندگی پايدار، سالم و بانشاط، بسياری از نخبگان بر يک نقطة ضعف آشكارِ آدمی اتفاق نظر دارند؛ نقطه ضعفی که به قول پرزدکوئيار (1996)، دبيرکل اسبق سازمان ملل متحد، میتوان آن را چنين توصيف کرد: «در حالی که ميدانيم چگونه ميتوان از چرم، كفش ساخت و از نيروي آب يا باد، كارمايه گرفت و چگونه ميتوان اعماق فضا را شكافت و از كارمايههاي خطرناک و مهيبِ فلزاتي سنگين در اعماق اقيانوسها بهره برد؛ امّا هنوز نمیدانيم که چگونه بايد خدمات اجتماعي، غذاي كافي و پارهاي از روابط نهادي را دقيقاً به زندگي مشترك درازمدّت، سالم، بارآور، خلاّق و رضايتبخش مبدل كرد.»
خاتمي راست ميگويد كه در فرافكني اين چالش، چارهاي جز ((گفتگو)) وجود ندارد؛ زيرا به نظر ميرسد: در ميان پارهاي تمدّنها و ملل، انديشة تصرف در طبيعت، تا حد ارزشي اخلاقي و ميراثي فرهنگي رشد كرده است. حتي لستر تارو، مشاور اقتصادي بيل كلينتون به صراحت مي گويد: ((در آينده مزيت نسبي انسانساخته (man-made)، جايگزين مزيت مام طبيعت (مواهب طبيعي) خواهد شد.)) او به اين هم بسنده نميكند و در جاي ديگري از كتابش، دولتمردان مخاطب خويش را اندرز مي دهد كه ((داشتن منابع طبيعي، راه ثروتمندشدن نيست(تارو، 1992).)) بنابراين، لابد هزينههاي حراست از منابع طبيعي هم صرفة اقتصادي نخواهند داشت!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.