نشانههايي اميدبخش از توجه بيشتر ايرانيان به ملاحظات محيط زيستي

اگر حتا مروري اجمالي بر برخي رخدادها و مناسبتهاي زيستمحيطي در طول چند ماه آغازين از سال 1387 بياندازيم، درخواهيم يافت كه نوعي عنايت بيشتر و توجه افزونتر همراه با علاقهمندي درخورتر را ميتوان در بين هموطنان نسبت به گرايههاي محيط زيست مشاهده كرد. برگزاري دهها مناسبت زيستمحيطي از جمله آيينهاي نكوداشت روز زمين، روز جهاني مقابله با بيابانزايي در تهران و اغلب مراكز استان، همايش ضد سد، همايش «چالشها و راهبردهاي زيستمحيطي كلان شهر تهران»، تقدير از برترينهاي سبز در دنياي اينترنت و رسانه و اعطاي جايزه اميد، اختصاص برنامهاي مشخص و زنده به مرور و تحليل مهمترين رويدادهاي زيستمحيطي ايران و جهان در رسانهي ملّي، انعكاس چشمگيرتر اخبار محيط زيستي در راديو و تلويزيون دولتي، افزايش شمار خبرنگاران زيستمحيطي در روزنامههاي پرشمارگان كشور و به تبع آن، اختصاص فضاي بيشتر و مؤثرتر رسانهاي به اخبار محيط زيست در جرايد و خبرگزاريها، استقبال كمنظير اصحاب وبلاگستان از دو موج سبز اينترنتي با موضوع روز جهاني محيط زيست و نجات تالابها، حضور پرشمار و كمنظير دانشجويان در دوّمين همايش ملّي روز جهاني محيط زيست در دانشگاه تهران، پژواك شايستهي ساعت زمين در رسانهها، پيروزي مردم ورزنه در دفاع از حرمت سياهكوه، رونق كمسابقهي گرين بلاگ و گرين دي در دنياي وبلاگستان، اعلام حمايت 19 تشكل و حزب عمدهي سياسي كشور از آموزههاي محيط زيست، آغاز به كار خبرگزاريهاي مستقل زيستمحيطي و سرانجام آغاز فعاليت يا تحرك دوبارهي برخي از تشكلهاي علمي و مردمنهاد در مشاركتهاي سبز و برگزاري همايشها، سخنرانيها و نمايش مستندهاي علمي ... همه و همه گواه آن است كه به رغم تمامي محدوديتها، فشارها و تنگناهاي نفسگير اقتصادي و سياسي، شأن و اعتبار محيط زيست در بين ايرانيان رو به افزايش است.

نگارنده خود شاهد آن بوده است كه چگونه در كانون محيط زيست فرهنگسراي دانشجو، اقشاري از طبقات مختلف مردم، از خانمهاي خانهدار و بازنشستگان تا دانشجويان و نوجوانان علاقهمند در كنار هم و پا به پاي يكديگر در بيش از 3 ساعت مباحث و جستارهاي زيستمحيطي شركت كرده و اظهار نظر ميكردند؛ و يا در جريان پخش و نقد فيلم «گذر شهر بر آب» از فرهاد ورهرام ميتواني به خوبي اين اشتياق و حس مسئوليتشناسي آحاد شهروندان را – از هر طبقهي اجتماعي – در برابر تهديدهاي محيط زيست شهري ببيني و درك كني.

تجربهي برگزاري سه نشست علمي در مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور در طول يكماه اخير و بازخوردهاي شايستهي آن دليل ديگري بر اين مدعاست.
اميد كه اين نشانههاي اميدبخش در فضاي رسمي و مجازي جامعهي ايراني همچنان رو به افزايش باشد، آنچنان كه بتوانيم براي نخستين بار از حضور كرسيهايي در صحن بهارستان و شوراهاي شهر و روستا سخن بگوييم كه موجوديت صاحبانشان بيش از هر چيز، مديون گرايهها و برنامهها و شعارهاي زيستمحيطي آنها بوده است تا هر اولويت ديگري.

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.