در ستايش مددكاري كه با علفهاي هرز دوست است!
«اي كاش ميتوانستيد خورشيد و باد را بيشتر با پوست خود ملاقات ميكرديد، نه با جامهتان ... دَم ِ گرم حيات در پرتو خورشيد است و دست زندگي بر باد.»
جبران خليل جبران
نامش مهديه كردبچه است. اگر چه فقط 28 سال دارد، امّا آنقدر به گياهان، طبيعت و هموطنان سختكوش كشاورزش عشق داشته است تا به پاس خدمات ارزشمندش در حوزهي ترويج كشاورزي، به عنوان مددكار نمونهي وزارت جهاد كشاورزي در سال 1387 معرفي شود. مدرك كارشناسياش را در رشتهي توليدات گياهي از دانشگاه شاهرود اخذ كرده و ميخواهد تا در رشتهي علفهاي هرز ادامه تحصيل دهد. او كارش را شبيه پرستاري ميداند؛ منتها پرستاري و مراقبت از گياهان! وقتي الهه ستوده – خبرنگار روزنامه ايران - از او ميپرسد كه انرژي ادامهي كار را از كجا بدست ميآوري؟ ميگويد: «گياهان به من انرژى مثبت مىدهند. با شادابى و طراوتى كه آنها به من مىدهند، مىتوانم همچنان با انرژى به كارم ادامه دهم و به ديگران هم شور زندگى بخشم.»
بايد قدر كردبچه و كردبچهها را بدانيم و آرزو كنيم عرصهي كشاورزي اين بوم و بر، بيش از اينها از مواهب حضور چنين مددكاران مروّج و عاشقي بهرهمند باشد و بتواند بين قوانين طبيعت و نيازهاي مشروع آدمي پلي بخردانه و سزاوارانه برقرار سازد.
درود بر انسانهايي كه ميتوانند از گياهان انرژي مثبت گرفته و شور زندگي بگسترانند ...
همچنان بر باور ديرين خود استوار هستم و يقين دارم كه در طبيعت، نه «علف هرز» وجود دارد و نه «جاندار زيانكار». هر زيستمندي كه مادر طبيعت اجازهي ظهور و حضورش را فراهم آورده، به يقين دربردارندهي حكمت و معرفتي بزرگ و ارزشمند است؛ حكمتي كه اگر آستانهي دانش آدمي به او اجازه دهد، درخواهد يافت كه تا چه اندازه همان علف – به ظاهر هرز – يا جاندار – به ظاهر – زيانكار در مسير تكوين و تكامل زنجيرهي حيات، نقشي بنيادي برعهده دارد.
براي مهديه كردبچه، آرزوي برآورده شدن آرزوهايش را دارم و اميدوارم كه امثال مهديه در حوزهي كشاورزي، منابع طبيعي و محيط زيست ايران بيش از پيش اجازهي نمود و حضور يابند.
گفتگوي خواندني و متفاوت او را در شمارهي 3990 روزنامه ايران – صفحه 16- ميتوانيد بخوانيد تا در واپسين پرسش از مهديه، دريابيد كه وي چه آرزويي دارد؟!

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.