چنين است که دبيرکل سازمان ملل متحد به عنوان عالی­ترين مقام رسمی مورد احترام در جهان، وادار به اين اعتراف شرمگينانه می­شود که: « شايد غم انگيزترين درس دهه­ي گذشته اين بوده است كه پيش­گيري از مناقشه­ي خشونت­آميز به مراتب بهتر و كم هزينه­تر از رفع عوارض وقوع آن است (عنان، 2002).» اعتراف تلخی که البته بر درستی پيشنهاد ايران برای گفتگو (دو سال پس از طرح آن توسط سيّد محمّد خاتمی) صحه می­نهد. کافی است بدانيم، بر پايه­ي گزارش كميسيون كارنگي، برآورد شده است كه جامعه­ي بين­المللي بابت مداخله­ي نظامی در هفت مورد عمده در سالهاي دهة 1990، در بوسني و هرزگوين، سومالي، روآندا، هاييتي، خليج فارس، كامبوج و السالوادور، غير از كوزوو و تي مور شرقي، حدود 200 ميليارد دلار هزينه كرد. اين كميسيون با برآورد تفاوت بين هزينة اين فعاليتها براي فرونشاندن مناقشات و اقدامات بالقوة پيشگيرانه به اين نتيجه رسيد كه جامعة بين­المللي درصورت پيشگيري از مناقشات فوق مي­توانست از تلف شدن حدود  130ميليارد دلار جلوگيري كند[1] (عنان، 2002). در موردی ديگر، تحقيقاتي كه بعد از حوادث روآندا به وسيلة سازمان ملل متحد، سازمان وحدت آفريقا و پارلمان­هاي بعضي از كشورهايي كه سربازان خود را در قالب نيروهاي سازمان ملل به منطقه فرستاده بودند، انجام شد؛ متفقاً به اين نتيجه رسيده­اند كه فرصتها و نشانه­هاي هشداردهندة زودهنگام فراواني براي واكنش به نسل­كشي قابل پيش­گيري آوريل 1944وجود داشت. برآوردهاي ژنرال " رومئو دالاير" فرمانده وقت نيروهاي اعزامي بين­المللي داير بر اين كه استقرار حدود تنها 5000 سرباز در روآندا در آوريل 1994براي متوقف كردن نسل­كشي كافي مي­بود، در تحقيقات بعدي نيز تاييد شده است. در بررسي كميسيون كارنگي برآورد شده است كه مجموع هزينه­ي عمليات تقويت صلح، سالانه 500 ميليون دلار و هزينه­ي اقدام پيشگيرانه در روآندا احتمالاً 3/1 ميليارد دلار مي­شد؛ در پايان مجموع كمك به روآندا پس از نسل­كشي 7/4 ميليارد دلار شد (عنان، 2002)!



[1] لشکرکشی طنازِ آمريکايي­ها به عراق نيز يکی از آخرين موارد قابل اشاره در اين خصوص است، که نه امنيتی به بار آورد و نه القاعده­ای را نابود کرد!