انرژي خورشيدي ؛ بحث داغ فردا در شبكه دوّم سيما – برنامه روز از نو
مطابق معمول چند ماه گذشته، هفت صبح فردا – 14 مرداد – در برنامهي روز از نو، موضوع محيطزيست را ميكوشم تا به كمك دكتر محمّدرضا نوروزي به ميان مخاطب عام برده و از منظري كاربرديتر به مرور و تحليل مهمترين رويدادهاي محيط زيست ايران و جهان در هفتهي گذشته بپردازيم.
شايد يكي از مهمترين خبرهاي محيط زيست، تحرك شتاباني باشد كه در حوزهي سرمايهگذاري در بخش انرژيهاي نو، به ويژه انرژي خورشيدي رخ داده است. به نحوي كه نه فقط آمريكا و اروپا كه افغانستان هم با اشتياق فراوان ميكوشد تا كمبود شديد كارمايهي الكتريستهي خود را از محل نصب پانلهاي خورشيدي در باميان جبران كند. خوشبختانه در سفري كه اخيراً به استان كرمان داشتم، دريافتم كه نگاه اغلب مسئولين و مردم (مديران بخش خصوصي) به اين موضوع مثبت بوده و آمادهي سرمايهگذاري در اين بخش هستند، به ويژه آنكه استان كرمان از يك سو، داراي بيشترين استعداد دريافت انرژي تابشي خورشيد در كشور است و از سوي ديگر، قطع مرتب برق، امان مردم و مسئولين را در سطح استان بريده و كلافه كرده است.

از اين رو، از پيمان كنعان – مدير كل دفتر انرژي خورشيدي سانا - هم دعوت كردهام تا فردا خود را به ساختمان الوند رسانده و با حضور در استوديو سبز «روز از نو»، به موضوع انرژي خورشيدي و امكانات و چالشهاي ايران در اين بخش با جديت بيشتري بپردازد.
گفتني آنكه «روز از نو» همه هفته در روزهاي دوشنبه همچنان به موضوع محيط زيست خواهد پرداخت. بنابراين، چنانچه مسألهي قابل طرحي در اين حوزه سراغ داريد، خوشحال ميشوم تا آن را – پس از بررسي - به رسانهي ملّي بكشانم.


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.