ديروز در همايش «چالش‌ها و راهبردهاي زيست‌محيطي كلان‌شهر تهران»، بسياري از سخنرانان – به درستي - بر فشار بيش از توان ظرفيت زيست‌محيطي پايتخت ايران تأكيد كرده و شرايط امروز تهران را فوق‌العاده بحراني خواندند. در حقيقت، رد پاي بوم‌شناختي تهران، بسيار بيشتر از آنچه كه ظاهراً – از منظر سرزميني و فيزيكي -  اشغال كرده است، گسترده شده و از كارايي سرزمين‌هاي مجاور با شتابي دمادم افزاينده مي‌كاهد. اُفت سطح آب‌هاي زيرزميني در حاشيه‌ي جنوبي شهر (دشت ورامين) تا ميزان دو متر در سال يكي از شناسه‌هاي اين دست‌درازي آزمندانه‌ي تهران است؛ شهري كه براي حياتش مجبور شده تا منابع آبي حوضه‌ي آبخيز طالقان در يكصد و پنجاه كيلومتري باختري‌اش را نيز ببلعد.

 

 تهران فقط مي تواند پذيراي ۹۰۰ هزار خودرو باشد نه ۳ ميليون خودرو!


    و امّا يكي ديگر از شناسه‌هاي بارز اين مدعا را مي‌شود در اين پوستر آشكارا ديد. پوستري كه توسط شركت كنترل كيفيت هواي تهران توليد شده و بر بنياد آن مشخص است كه تهران فقط توانايي پذيرش 900 هزار خودرو را دارد، در حالي كه هم‌اكنون بيش از 3 ميليون خودرو در اين كلان شهر خاورميانه در تردد هستند.
    گفتني آنكه وقتي از ظرفيت زيست محيطي يك منطقه ياد مي‌شود، يعني: «حداكثر آلودگي كه توسط منابع انتشار مي‌تواند توليد شود، بدون آنكه ميزان غلظت آلاينده‌ها از حدود استاندارد فراتر رود.»
    به راستي براي تهران چه بايد كرد؟ آيا مي‌شود بر اقدام آن گروه از مديراني كه كوشيدند از جابجايي پايتخت كشور در طول دهه‌هاي گذشته ممانعت كنند، همچنان صحه نهاد و دفاع كرد؟!
     اميدوارم كه وعده معصومه ابتكار تحقق يافته و به زودي گزارش وضعيت زيست‌محيطي شهر تهران انتشار يابد تا همگان دريابند كه در چه جهنمي روزگار مي‌گذرانند. بلكه آقايان و خانم‌هاي مسئول اندكي از شعارهاي‌شان براي آباداني جهان دست برداشته و نخست بكوشند تا شهرشان را آباد كنند.

درج نظر