2 ميليون هكتار جنگلكاري در كرمان!
گمان برم اين يك ضربالمثل انگليسي باشد كه ميگويد: اگر ميخواهي دروغ قابل باورتر باشد، آن را در ابعادي بزرگتر و ناباورانهتر مطرح كن!
حالا حكايت، حكايت عزم گروهي از هموطنان قدرشوكت – حتماً شريف و دلسوز – است كه ميخواهند با گرفتن وام ميلياردي و پروانه حفر 200 حلقه چاه عميق، بيش از 2 ميليون هكتار از عرصههاي كويري و بياباني بزرگترين استان كشور – كرمان – را سبز كنند!
ميماند چند نكته:
1- آيا ميدانيد مجموع عرصههاي جنگلكاري شده در مناطق خشك كشور در طول 4 دههي گذشته به 2 ميليون هكتار نميرسد؟!
2- آيا ميدانيد استان كرمان هماكنون با تراز منفي آبخوان به ميزان حدود يك و شش دهم ميليارد مترمكعب روبروست؟ و آثار فرونشست زمين، كفشكني و خشكيدگي چاهها و كاريزها و شورشدن اراضي كشاورزي، بخصوص پرديسان پسته، هماكنون در جاي جاي اين استان به چشم ميآيد؟
3- آيا ميدانيد اگر آبي هم وجود داشته باشد، با هر حلقه چاه، حداكثر ميتوان 100 هكتار از اراضي جنگلكاري شده را آبياري كرد. يعني در مجموع، آن 200 حلقه چاه فقط ميتوانند جوابگوي آبياري 20 هزار هكتار باشند! ميشود براي ما بگوييد كه تكليف آن 1980000 هكتار باقيمانده چه خواهد شد؟! نكند خداي ناكرده ميخواهيد به بهانهي جنگلكاري، زمين خواري كنيد؟!
4- راستي چرا حتا يك كارشناس منابع طبيعي در استان پيدا نميشود تا با اين پروژه موافقت كند؟ و حيرتانگيزتر آن كه با اين وجود، همچنان اين پروژه در دستور كار قرار دارد؟!
5- طرح حرم تا حرم را يادتان هست؟ قرار بود به واسطهي اين طرح، در نواري به عرض 30 تا 50 متر در دو طرف آزادراه قم – تهران درختكاري كنند. بيش از 12 سال است كه دارند به اين درختها آب ميدهند ... آنها خشك ميشوند ... درختان را واكاري كرده، گونههاي جديدتر ميكارند ... و سرانجام فقط كافي است نظري امروز به دو طرف اين آزادراه بياندازيد تادريابيد كه به رغم صرف آن همه هزينه و آب و وقت، چه دسته گل خجالتباري حاصل آمده است. وقتي در جنگلكاري 1000 هكتار اراضي اطراف آزادراه تهران قم درماندهايم و ئنميتوانيم به مقابله با قوانين طبيعي برخيزيم، چگونه مجوز 2 ميليون هكتار جنگلكاري را ميخواهيم صادر كنيم؟!
6- باور كنيد آنچه كه به طبيعت كرمان جذابيت ميدهد، همان كلوتهاي افسانهاي لوت، ناهمواريهاي مواج راور، نبكاهاي بلند شهداد و سكوت اهورايي گندم بريان و رود شور نهبندان است و بس. چرا اين زيباييها را باور نداريم؟ بيابان همان گونه كه هست، زيباست.
فرازناي كلام آنكه:
براي حكومت بر طبيعت بايد از قوانين آن پيروي كرد. يك كلام، ختم كلام!

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.