دانشگاه كويرشناسي در آرادان!
روز گذشته دريافتم كه گويا يكي از نمايندگان مجلس شوراي اسلامي، با توجه به سهم گسترده و قابل توجه عرصههاي كويري و بياباني كشور و استعدادهاي نهفته در آن، به رييس جمهور پيشنهاد داده تا نسبت به ساخت و راهاندازي دانشگاه كويرشناسي در آرادان – زادگاه رييس جمهور - دستور مساعد صادر فرمايند!
اميدوارم كه نيتها همه خير باشد ... امّا برادر محترم پيشنهاد دهنده! آيا ميدانيد مركز همزيستي با كوير يا همان مركز تحقيقات كويري و بياباني دانشگاه تهران با بيش از 40 سال پيشينه، هماكنون از كمبود شديد پول و نيروي انساني متخصص در حوزههاي گوناگون مرتبط با بيابان و بيابانزايي رنج ميبرد؟!
آيا ميدانيد بخش پژوهشي بيابان در مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، يعني اصليترين نهاد متولي پژوهش در اين حوزه با كمبودي بيسابقه از نظر بودجه تحقيقاتي مواجه است و افزون بر آن، تعداد اعضاي هيأت علمي اين بخش به انگشتان دو دست هم نميرسد؟! آن هم بخشي كه ظاهراً بايد مشكلات 89 درصد خاك كشور را حل كند.
بياييم با خود صادق باشيم ... بس است ديگر دوران شعار و تظاهر و خودشيريني ... بياييم به آباداني و اقتدار واقعي ايران بيانديشيم و بكوشيم – اگر راست ميگوييم – تعهدات خود را در پيمان ملّي مقابله با بيابانزايي به انجام رسانده و در كاهش نرخ بيابانزايي قدمي مؤثر برداريم.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.