عبدالله ميتوانست دستكم به اندازهي دكتر بسكي مشهور باشد!
سام خسروي فرد در آتش نوشت مجازياش، مخاطب خويش را به قشم ميبرد، به روستاي كنار سياه … جايي كه در آن پيرمردي طبيعتدوست به نام عبدالله زندگي ميكند؛ پيرمردي كه عاشقانه از مانگروهاي قشم حراست و حفاظت كرده و اين درختان ارزشمند را چون نزديكترين كسان خود دوست ميدارد. باور اين پيرمرد ۹۰ ساله اين است: « هر جا كه درختان حرا باشد، ماهيان نيز حضور بيشتري خواهند داشت، آب پاكتر ميشود و بركت در آن منطقه بيش از ساير مناطق خواهد بود.» واقعيتي كه همكاران پژوهشگرم در بخش تحقيقات جنگل مؤسسه بر آن مهر تأييد ميزنند.
داستان عبدالله را و زنهار آتش نوشت را بخوانيد و از خود بپرسيد: چرا عبدالله را كسي نميشناسد و در ترويج و تكثير آن كوششي صورت نميگيرد؟
امروز دكتر بسكي به شيوهاي شورآفرين در همايش «چالشها و راهبردهاي زيستمحيطي كلان شهر تهران» سخن ميگفت و از طبيعت رنجور وطن دفاع ميكرد … همه او را ميشناسند و سزاوارانه حرمتش را پاس ميدارند … امّا ...


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.