اين نامش «توسعه» نيست؛ نامش فقط «جنايت» است و بس!

خبرهاي رسيده از منطقهي شهرستان سراب، واقع در شرق استان آذربايجان شرقي حكايت از آن دارد كه صبح امروز – ظاهراً - بولدوزرهاي وزارت راه و ترابري به جان مراتع آباد و درجهي يك منطقه در حاشيه روستاي «گلدباخان» (gald bakhan) واقع در شمال كوه «بزگوش» افتادهاند و مشغول پاكسازي منطقه از هرگونه سبزينه و گياه مرتعي هستند. غمانگيزتر آنكه وقتي همكارم، دكتر امرعلي شاهمرادي كه در منطقه حضور داشته و شاهد حركت لودرها در مسيرهاي مختلف بوده است، معترض شده و به رانندهي يكي از لودرها ميگويد: مگر نميخواهيد جاده بكشيد؟ پس چرا داريد همه جا را شخم ميزنيد؟! آن راننده نيز در كمال آرامش ميگويد: آقاي دكتر! چون دقيقاً به ما نگفتهاند كه كجا را پاكسازي كنيم و صاف نماييم، مجبوريم محكمكاري كرده و جايي را از قلم نياندازيم تا دوباره كاري نشود!

و اين همان جنايت بزرگ است كه امروز به نام توسعه در جاي جاي اين بوم و بر مقدس در حال تكرار است. ديروز خجير و گلستان و سرخهحصار و نايبند و دنا و ... امروز سرسبزترين و غنيترين مراتع ما در گلدباخان و يا تالابهاي استثناييمان در انزلي و گاوخوني، ميانكاله و فردا ... اصلاً كدام فردا؟ مگر براي محيط زيست وطن فردايي هم – با اين روند شتابناك تخريب - متصور است؟!

مؤخره:
از محمّد فياض، رييس بخش تحقيقات مرتع كه اين اطلاعات را در اختيار نگارنده قرار داد، متشكرم. گفتني آنكه نهايت تلاشم را كردم تا با مسئولين منطقه، از جمله رييس مركز تحقيقات كشاورزي و منابع طبيعي استان آذربايجان شرقي تماس بگيرم، امّا دوستان اظهار بياطلاعي كرده و مرا به سازمان حفاظت محيط زيست پاس دادند! حتا كوشيدم تا با احد بصيري، رييس اداره منابع طبيعي شهرستان سراب ارتباط برقرار كنم، امّا متأسفانه هر دو شماره تلفن آن اداره، بيش از 2 ساعت است كه اشغال ميزند!
باز هم تذكر ميدهم كه كسي با راهسازي و توسعه مخالفتي ندارد، آنچه كه نگرانكننده است، نداشتن هيچ الگوي علمي و مستند به ارزيابي براي توسعهي افسارگسيخته و بدون برنامهي كنوني است.
راست اين است كه سالهاست در اين ديار مينويسيم: «توسعه»، امّا ميخوانيم: «جنايت»! بس است ديگر.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.