آقاي دكتر احمدينژاد ؛ ما هوا نداريم ... پول نفت نخواستيم!
در زمستان سال ۸۵، زماني كه پروفسور حسين قديري، براي مدّتي در ايران بود و مجموعه سخنرانيهايي را به هدف همافزايي بيشتر ايرانيان علاقهمند به جديدترين دريافتهاي دانش محيط زيست در برخي نهادهاي علمي پژوهشي و دانشگاهي ايراد كرد، نوشتم كه بزرگترين جنايت صدام، آن چيزي نيست كه گمان ميبريم رخ داده و حاصل آن دهها هزار انسان آرميده در زير خاك است. بلكه مرگبارترين و خطرناكترين كاري كه آن خونخوار نادان و خودخواه عراقي انجام داد، فرمان احداث كانال صدام و درنتيجه مرگ تدريجي يكي از بزرگترين و ارزشمندترين تالابهاي جهان به نام هورالعظيم بود. تالابي كه اكنون، اگر آب رودخانه كرخه نبود، حتا همان 10 درصد باقيماندهاش نيز خشك شده بود و ابعاد فاجعهاي كه هماينك بيش از چهارميليون هموطن عزيزم در خوزستان و ميليونها انسان ديگر در كشورهاي همسايه را با خود درگير كرده است، به مراتب وخيمتر ميساخت.
تصاوير ماهوارهاي كه مشاهده ميفرماييد، به خوبي شرايط فلجكنندهي حاكم بر سكونتگاههاي مناطق همجوار اين تالاب 450 هزار هكتاري (يا بهتر است حالا گفته شود: بيابان نيم ميليون هكتاري!) را در سالهاي اخير نشان داده و ابعاد توفانها و گرد و غبار ناشي از خشكيدگي تالاب و اراضي همجوارش را نمايش ميدهد. به نحوي كه امروز مردم دردمند خوزستاني چنين ميگويند: « ما پول نفت نخواستیم، ما شغل نخواستیم، ما امکانات رفاهی نخواستیم، همه پیشکش، هوا… هوا ... هوا ... نداریم! آقا ما دردمان را به چه کسی بگوییم؟ آقای دکتر احمدی نژاد ما هوا نداریم …».
حسين قديري آن روز هشدار داد كه احداث سد عظيم كرخه ميتواند آخرين كورسوي اميد بقاي هورالعظيم را نابود سازد، تالابي كه بيش از هفت ميليارد دلار ارزش داشت ...
دستكم اميدوارم طعم تلخ اين درس و عاقبت ناميمون نابخرديهاي آدمي در هورالعظيم، آنقدر اثربخش باشد تا گوشهي شمال غربي كشور را هم به اين سرنوشت دچار نسازيم و قدر آب درياچهي اروميه را بدانيم و براي امام جمعهي آن ديار (آقاي حسني) توضيح دهيم تا ديگر نپرسد: اگر درياچهي اروميه خشك شود، مگر چه ميشود؟!