بعدازظهر امروز – هفتم ارديبهشت‌ماه ۸۷- حاصل ۲۰ ماه تلاش خود و همكارانم را در قالب «برنامه راهبردي بيابان، چشم‌انداز ۱۴۰۴» در جمع رييس و شوراي معاونين سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور ارايه دادم؛ گزارشي كه البته در فرصتي مناسب به مهمترين فرازها و دستاوردهاي آن اشاره خواهد شد.
     امّا اينك فقط به يك دليل اين يادداشت را مي‌نويسم: گزارش تكان‌دهنده و باورنكردني سرهنگ تقي ايرواني - فرمانده يگان حفاظت جنگل - از ماجراي آتش‌سوزي در جنگل‌هاي نوشهر و آستارا در سه روز گذشته. گزارشي كه شنيدن آن و ديدن فيلمي كه همزمان از جنگل‌هاي مشتعل منطقه كجور در نوشهر مازندران پخش مي‌شد، نه‌تنها نگارنده، كه اغلب حاضران را به شدّت متأثر، عصبي و حيران كرد.

سرهنگ تقي ايروانيجمعي از حاضران به همراه دكتر شريفي - ۷ ارديبهشت ۸۷


     اينكه چرا پس از گذشت ۴۸ ساعت از شروع حريق و به رغم پيگيري مستمر عالي‌ترين مقام سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور (دكتر فرود شريفي)، نه هوانيروز و نه نيروي هوايي سپاه نتوانستند (بخوانيد نخواستند) چرخ‌بالي (هليكوپتر) را به منطقه بفرستند تا به مردم محلي و جنگل‌بانان جان بركفي كه با كمترين ابزار ممكن مي‌كوشيدند تا حريق را مهار كنند، كمك نمايند؟ حيرت‌آورتر آنكه صبح روز پنج‌شنبه، شخص وزير (مهندس اسكندري) نامه‌اي به سرلشگر فيروزآبادي، رييس ستاد نيروهاي مسلح ارسال كرده و با تشريح موقعيت وخيم منطقه، از ايشان مي‌خواهد تا هر چه سريع‌تر امكانات لجستيك هوايي خود را در اختيار يگان حفاظت جنگل قرار دهند. امّا به رغم موافقت آقاي فيروزآبادي و ابلاغ دستور به واحد ذيربط، عملاً تا ظهر شنبه، چرخ‌بالي در آسمان كجور نمايان نشد و بيش از ۲۰ هكتار از مرغوب‌ترين و بكرترين عرصه‌هاي جنگلي ما در هيركاني در آتش غفلت و جهلي پرسش‌برانگيز سوخت و نابود شد.

p۴۱۶۰۰۳۲.jpgيكي از جنگلبانان كه به اطفاء حريق در كجور كمك كرده است …گوشه هايي از فيلم پخش شده از آتش سوزي كجور - ۵ ارديبهشت ماه

     آقاي فيروزآبادي، جناب رييس جمهور، فرمانده معظم كل قوا؛
    لطفاً مرا از اين حيرت غم‌بار نجات دهيد و براي‌مان بگوييد چرا در كشوري كه در يك روز مي‌تواند بيش از ۲۰۰ جنگنده فانتوم و ده‌ها چرخ‌بال را به پرواز درآورده و در معرض ديد خبرنگاران خارجي قرار دهد (مراسم ۲۹ فروردين – روز ارتش)، اين امكان نيست تا در كمتر از ۲۴ ساعت، از همين تجهيزات فرامدرن و پرهيبت براي جلوگيري از نابودي ارزشمندترين رويشگاه جنگلي ايران و يكي از ناب‌ترين و ديرينه‌ترين مناطق جنگلي جهان استفاده شود؟ چرا در چنين شرايطي كه هر دقيقه‌ي آن اهميت دارد، همكاران و زيردستان شما در نيروي هوايي سپاه، براي هر ساعت اجاره چرخ‌بال‌شان سه ميليون و هشتصد و پنجاه هزارتومان طلب مي‌كنند؟!
   آيا مردمي كه با پول، امكانات و ماليات آنها اجازه داده‌اند تا تسليحات و جنگ‌افزارهاي گران‌قيمت خريداري يا ساخته شود، حق ندارند كه ببينند، اين ارابه‌هاي تيزپاي هوايي، نه براي آتش‌افروختن و كشتن كه براي مهار آتش در آسمان ميهن پرواز مي‌كنند؟!
    به راستي اگر هزينه‌ي يك‌ساعت اجاره‌ي چرخ‌بال نزديك ۴ ميليون تومان است، پس براي ما بگوييد كه چند صد ميليارد تومان براي برگزاري يك رزمايش يا رژه‌ي سراسري در كشور هزينه مي‌شود؟!

p۴۱۶۰۰۳۳.JPG

     اي بزرگان قوم
     ايران‌زمين در رده‌ي كشورهاي با پوشش كم جنگل (LFCCS) قرار دارد، سرانه‌ي در دسترس هر ايراني از رويشگاه جنگلي‌شان، حتي به دو دهم هكتار هم نمي‌رسد، چگونه اينچنين سهل‌انگارانه با حريق در جنگل‌هاي نوشهر و آستارا برخورد شده است؟ چرا دستور شناسايي و مجازات مسببين اين جنايت را نمي‌دهيد؟
    كافي است بدانيم، آخرين برآوردهای رسمی نشان میدهد نزديک به ۵/۱۲ ميليون هکتار (دوازده و نيم) يا فقط ۶/۷ (هفت و شش دهم درصد) درصد از گستره‌ي خاکی کشور در تملّک پوشش‌های جنگلی قرار دارد. با اين وجود، همين وسعت ناچيز در ايران و ۵۲ كشور ديگر عضو LFCCS ، به دليل موقعيت استقرار، اثربخشی بر کيفيت زيست منطقه، تنوّع گونه ای ناهمتا و امکان توسعه از اهميت ويژه ای در چرخه‌ي تعادلی کره‌ي زمين برخوردار هستند؛ به نحوی که بسياري از صاحب‌نظران و گياه‌شناسان، از بوم سازگان جنگل‌های شمال کشور، به دليل برخورداری از تنوّع گياهی و خصوصيات نادر هيرکانين، به عنوان يکی از قطبهای مهم جغرافيايی گياهی جهان نام مي‌برند.

p۴۱۶۰۰۳۵.jpg

     آقاي دكتر احمدي‌نژاد
    آيا براي كشوري كه داعيه‌ي مديريت جهان دارد و به گواه سند چشم‌اندازش مي‌خواهد كه در افق ۱۴۰۰ در شمار سرآمدگان كشورهاي منطقه قرار گيرد، خجالت‌آور نيست كه نتواند دست‌كم چندين فروند چرخ‌بال را براي حفظ و حراست بهنگام از سرمايه‌ها و مواهب ناب سرزمين مادري اختصاص دهد؟ آيا نبايد در تشكيلات معظم سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور چنين تمهيداتي ديده شود؟
    هشدار مي‌دهم كه اين تازه شروع ماجراست، چرا كه خشكسالي عجيب و كم‌سابقه‌ي ۱۳۸۷ خورشيدي نشان مي‌دهد كه ما از هم‌اكنون بايد خود را براي مقابله با فجايعي‌اي بزرگ‌تر و خطرناك‌تر در اثر آتش سوزي در جنگل‌هاي هيركاني مهيا سازيم. كافي است نگاهي به تازه‌ترين گزارش ماهانه‌ي سازمان هواشناسي كشور انداخته تادريابيم در حد فاصل يكم مهرماه ۸۶ تا هفدهم فروردين ۸۷، فقط ۸۸/۱۰۳ ميلي‌متر باران باريده كه اين ميزان در مقايسه با سال گذشته و ميانگين بلند مدّت ۳۰ ساله، حدود ۵۰ درصد كاهش را نشان مي‌دهد.
     اين ها را گفتم تا اگر فردا روزي، كشور با سناريويي دهشتناك و مرگبار متأثر از خشكسالي و آتش‌سوزي در عرصه‌هاي جنگلي روبرو شد، نگوييد كه غافلگير شديم و بايد برويم به اتاق بحران! از هم‌اكنون مديريت خطرپذيري (ريسك) را سرلوحه‌ي خود قرار دهيم.

والسلام

p۴۱۶۰۰۳۶.jpg


مؤخره:
با خود عهد كرده بودم كه امشب بعد از سفري بيادماندني به چهار‌تاق (طاق) و ناغان در جنوب استان چهارمحال و بختياري – كه بلافاصله پس از همايش ارزشمند روز زمين رخ داد، اداي ديني بكنم به همه‌ي دوستاني كه همچنان يادداشت‌هاي «مهار بيابان‌زايي» را واجد ارزش دانسته و به آن در نظرسنجي برترين‌هاي سبز امتياز داده بودند؛
با خود عهد كرده بودم كه از يكايك نويسندگان و حاضران در همايش وبلاگ‌نويسان كه توفيق آشنايي دست نداد، عذرخواهي كنم؛
مي‌خواستم از حاميان محترم مالي و معنوي اين گردهمايي ارزشمند قدرداني كنم و اميدوار بمانم كه در دوره‌هاي آينده، ديدگاه‌ها و نقدهاي سازنده‌ي شركت‌كنندگان كاملاً مد نظر قرار خواهد گرفت؛
و دست آخر مي‌خواستم از لطف سيد محمّد مجابي عزيز به نگارنده و كمك به تغيير ساعت پروازم تشكر كنم؛ لطفي كه سبب شد، بتوانم در آن گردهمايي كم‌سابقه حضور يابم …
و سرانجام امشب مي‌خواستم با يادي از ابتكار ارزشمند سپهر عزيز براي روشن‌نگه‌داشتن خانه‌هاي سبز وبلاگستان، از رهاورد سفرم به تنگ زندان، دورك اناري و سرزمين لاله‌هاي واژگون و آتشين تحفه‌اي بنمايانم …
امّا قصه‌ي پرغصه‌ي سرهنگ تقي ايرواني، همه‌ي آن عهد‌ها و قرارها را به حاشيه راند و شورم را خشكاند … شما ببخشيد و بكوشيد تا از زاويه‌ي خوبش به ماجرا بنگريد … من كه نتوانستم!