محيط زيست و سياست؛ از هماوردی تا هماغوشی -1
چکيده:
شواهد پرشماری دلالت بر آن دارد که برکامه ی[1] رشد چشمگيرِ فناوری و افزايش ذخاير دانايي جوامع بشری، نهتنها بر کيفيت زندگی آن چنان که درخورِ چنين رشدی است، افزوده نشده؛ بلکه در پارهای از موارد وجود شناسههايي انکارناپذير در تأييد روند کاهندة نماگرهای کيفيت زيست به اثبات رسيده است. فروسايي شتابناکِ مواهب طبيعی و کالاهای غيرقابل تبادل زيستمحيطی در تمامی ابعاد مرتبط با حواس پنجگانة آدمی و در همة مرزبندي های سياسی جهانِ امروز، اعم از شمال و جنوب، گواهی است بر اين مدعا که توسعة شتابان علم و فتح پیدرپیِ خاکريزهای جهالت، نهتنها نتوانسته آن طور که بايستة چنين دستاوردهای شگفتانگيزی است، آدمی را به آرامش و آسايشی واقعی و پايدار رهنمون ساخته و نظامی عدالتمدار و پژوهشمحور بيافريند، بلکه ظاهراً خود جهالتی خجلتبارتر آفريده است؛ چالشی که ترسيم جزئيات و واکاوی دلايل احتمالی بروز آن از جملة مهمترين گرايههای نوشتار پيشرو است. در اين راه، کوشيدهايم تا از امکانی که پيشنهاد دورانديشانه، امّا ظاهراً فراموششدة «گفتگوی تمدّنها» میتواند يا میتوانست فراهم آورد، ياد کرده و سازوکاری برای کاستن از تقابل انديشههای سياسی با انگارههای زيستمحيطی ارايه دهيم.
واژههای کليدی: امنيت غذايي، فرهنگ زيستمحيطی، توسعة پايدار و گفتگوی تمدّنها.