آغاز چهارمين سال حضور «مهار بيابانزايي» در وبلاگستان فارسي
كسي نميخواهد
باور كند كه باغچه دارد ميميرد
كه قلب باغچه در زير آفتاب ورم كرده است
كه ذهن باغچه دارد آرام آرام
از خاطرات سبز تُهي ميشود
و حس باغچه انگار
چيزي مجرد است كه در انزواي باغچه پوسيدهست
دلم براي باغچه ميسوزد ...
۱۰۹۶ روز پيش، مهار بيابانزايي چشم به دنياي مجازي گشود ... آمد تا هم دريابد كه دنياي اطرافش به طبيعت چگونه مينگرند و هم دريافتهاي خويش را از اين حوزه در معرض ديد و قضاوت فارسيزبانان عزيز قرار دهد.
و اينك بسيار خوشحال است و از بختياريش به خود ميبالد كه در زمانهاي ميزيد كه ميتوان به سهولت و با ابزاري پرنفوذ به نام «وبلاگ» در كمترين زمان ممكن تا بيشترين فاصلهي متصور را در اين كرهي خاكي طي كرد و به تبادل انديشه و احساس پرداخت.
چنين است كه در سوّمين سال حيات «مهار بيابانزايي»، به رغم رخدادهاي تلخي كه بر طبيعت ناب وطن تحميل شد، كوشيدم تا بيش از گذشته از آستانهي اطلاعرساني و خبردهي صرف در اين حوزه گذشته و با تأملي بيشتر، تحليلهاي خود را ارايه دهم.
همچنين در سومين سال حيات «مهار بيابانزايي»، سايت محمّد درويش نيز، به همت ماني منجمي عزيز راهاندازي شد؛ سايتي كه در طول نزديك به 10 ماه فعاليتش بيش از 450 هزار بار ديده شد كه در اين ميان، سهم دلنوشتهها 185 هزار بار (بيشترين) و سهم فوتو بلاگ هم 60 هزار بار (كمترين) بود. با اين وجود، پس از فيلتر شدن كلمه "desert" در اغلب سرويسدهندههاي وطني، تصميم گرفتم تا همچنان محتواي وبلاگ مهار بيابانزايي را نيز به روز نگه دارم؛ وبلاگي كه حدود 110 هزار بار در سومين سال حياتش ديده شد و در مجموع 292 بار شاهد به روز رساني محتواي يادداشتهاي محمد درويش بود.
افزون بر آن، حدود 60 يادداشت از صاحب اين قلم نيز در روزنامهها، مجلهها و خبرگزاريها منتشر شد كه اغلب برگرفته از محتواي وبلاگ بود.
خوشحالم كه اعلام كنم، در سومين سال حيات مهار بيابانزايي، شاهد رشد چشمگير وبلاگهاي زيست محيطي بوديم؛ رخداد ارزشمندي كه به همت مهدي اشراقي عزيز، مدير تارنماي گرانسنگ «گرينبلاگ» از سامان و هويتي بايسته هم برخوردار شد. به نحوي كه اينك ميتوان از حضور وبلاگهاي سبز در دنياي مجازي به عنوان يكي از مهمترين و مؤثرترين گروههاي وبلاگنويسي ياد كرد. افتخاري كه بيشك در بازآفريني آن نميتوان از نقش يكايك اعضاي سبزانديش گرينبلاگ و نيز اثر مثبت تارنماي پربينندهاي چون «بالاترين» غفلت كرد. موفقيت اخير برخي از قلم به دستان سبز چون دیده بان محیط زیست و اسدالله افلاكي عزیز را بايد از همين منظر نگريست.
با اين وجود، نيك ميدانيم كه هنوز در آغاز راه هستيم و هنوز مانده تا برف زمين آب شود ...
بايد بيش از پيش در انديشهي ارتقاي محتواي وبلاگهاي سبز بود؛ بايد كوشيد تا هر پست سبزي كه در دنياي مجازي منتشر ميشود، حاوي ديدگاه و سخني سودمند در راستاي آگاهيبخشي و حفاظت از اندوختههاي ناهمتاي سرزمين مادري باشد.
تنها در آن صورت است كه ميتوان اميدوار بود كه سرانجام كساني يافت خواهند شد كه باور كنند «قلب باغچه در زير آفتاب ورم كرده است ...»
اين يادداشت را نميتوانم به پايان برم، مگر آنكه از حركت ارزشمند آقاي مهندس احمد محرابي عزيز (مدير پايگاه اطلاع رساني فرزند ايران) هم قدرداني كنم كه با ابتكار ارزشمندش، همچنان به رونق وبلاگستان سبز شتاب بخشيد.
به اميد فراگيري، گسترش و نفوذ بيشتر گرايههاي زيستمحيطي در جامعهي امروز ايران و با پوزش از خوانندگان عزیزی که نتوانستم به موقع و شیوه ای درخور پاسخ کامنتها و ابراز محبت های شان را ادا کنم.
من او را به جای همه برمیگزينم
و او میداند که من راست ميگويم
او همه را به جای من برميگزيند
و من ميدانم که همه دروغ میگويند
چه میترسد از راستی و دوست داشته شدن!
چشمانم را اشك پر كرده است ...
مهدي اخوان ثالت
در همین باره :
- «مهار بيابانزايي» دوسالگياش را پشت سر گذاشت!
- سپاس از حاميان مهار بيابانزايي!
- جايزهي من و آغاز ششمين سال زندگي وبلاگ فارسي!
پيوست :
- گفتگوي رادیو زمانه با محمّد درويش به بهانه طرح ساعت زمين
برای درج دیدگاه های ارزشمندتان در باره این پست به اینجا روید.