درآمدی بر بیابان زایی، فقر و پایداری - واپسین قسمت
4- فرجام سخن:
مقابله با فرايندهاي كاهندة كارايي سرزمين يا بيابانزايي، پيش از آنكه مواجههاي سختافزاري و از جنس مديريت سازهاي باشد، برخوردي نرمافزاري و غيرسازهاي خواهد بود. اين حقيقتي است كه روزانه بر شمارِ طرفدارانِ آن در حوزة نخبگانِ تصميمساز افزوده ميشود. در يكي از آخرين گزارشهاي توسعة انساني سازمان ملل متحد، مقالهاي از نظريهپردازي برجسته آمده كه در فرازي از آن ميخوانيم: «در سطوح درآمدي پايين و مراحل نخستين توسعه، رشد درآمد با ميزان بالاتر تخريب محيطزيست همراه است، اما از آستانهاي به بعد، درآمد بيشتري به بهبود محيطزيست اختصاص مييابد (پانايوتو[1]، 2002).» اندكي پيشتر از اين سخن، دبير پيمان (كنوانسيون) مبارزه با بيابانزايي سازمان ملل[2]، صراحتاً پيكار با بيابانزايي را همان پيكار با فقر معرفي ميكند[3] (ديالو، 2001). از طرفي گمان نميرود عامل نخست زوال زيستبوم فقر باشد، هر چند كه معمولاً فقيرترين افراد در نواحياي مستقر ميشوند كه در شمارِ خطرناكترين و نامساعدترين نواحي زيستمحيطي جهان قلمداد شده و نسبت به تغييرات كمترين تحمل را دارند (پيرس و وارفورد، 1993). به سخني ديگر، ميتوان اينگونه پنداشت كه فقر، دليل واقعي فرواُفت كارايي سرزمين نيست، بلكه مجرم اصلي، سازوكاري است كه در ساية فقر عمل كرده و تخريب محيطزيست را به دنبال ميآورد.
چنين است كه به نظر ميرسد، چارهاي نباشد جز آنكه به جاي سوقدادنِ امكانات مادي و سرمايههاي فكري خويش در مسير ريشهيابي علل طبيعي بيابانزايي، درپي فراكافتِ عميق و همهجانبة ريشههاي انساني آن در حوزههاي اخلاق، اقتصاد، سياست، حقوق و مذهب برآييم. چه، به موازات ارتقاءِ شاخصهاي توسعة انساني در هر جامعه، شناسههاي بيابانزايي رو به زوال خواهد گذاشت.
5- گرفتگاهان:
1. پانايوتو، تئودور. 2002: جهاني شدن و محيطزيست (برگردان از سيد محمد رضا سيد نوراني و فردين اسكافي: 1381). تهران. ماهنامة اطلاعات سياسي اقتصادي، ش 184-183، ص ص 231-220.
2. پرزدكوئيار، خاوير. 1996: تنوع خلاق ما- گزارش كميسيون جهاني فرهنگ و توسعه(برگردان هادي غبرايي، 1377). تهران. مركز انتشارات كميسيون ملي يونسكو در ايران، 328 صفحه.
3. پيرس، ديويد ويليام و جرمي جي وارفورد. 1993: دنياي بيكران؛ اقتصاد، محيطزيست و توسعة پايدار (برگردان عوض كوچكي، سياوش دهقانيان و علي كلاهي اهري، 1377). مشهد. انتشارات دانشگاه فردوسي مشهد، 595 صفحه.
4. زاهدي، مهتا. 1380: نقش اقتصاد بيوتكنولوژي در جهان؛ در مجموعه مقالات دوّمين همايش ملي بيوتكنولوژي، ص ص 1341-1325. جلد دوّم، تهران، وزارت جهاد كشاورزي.
5. ژان، درش. 1982: جغرافياي نواحي خشك (برگردان شهريار خالدي: 1373). تهران. نشر قومس، 363 صفحه.
6. سن. آمارتيا. 1999: توسعه به مثابه آزادي (برگردان حسين راغفر،1381). تهران. انتشارات كوير، 508 صفحه.
7. Camp, William G. & Thomas B. Daugherty. 2002: Managing Our Natural Resources.
8. Diallo,
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.