تصاویری از گرم ترین زمستان در سوئد!
سوئديها گرمترين زمستان خود را سپري ميكنند!
همكار عزيزم، دكتر حسن روحي پور، امروز از سفري كاري از بندر گوتنبرگ سوئد برگشته بود و مهمترين حرفش، گرمتر بودن هوا در سوئد نسبت به تهران است! به نحوي كه خود سوئديها نيز از اين بابت حيرتزده شدهاند. ايشان گفتند: در طول سه هفتهاي كه در آن كشور بودند، فقط يك روز دما يك درجه زير صفر رفت. تصاويري نيز كه از اين كشور شمالي اروپا و نزديك قطب ميبينيد، همين بيان را تأييد ميكند.
جالب اينكه همزمان با حضور ايشان، ال گور نيز براي دريافت جايزهاي ويژه از دانشگاه گوتنبرگ وارد اين بندر شده بود و در يك ورزشگاه بزرگ نيز سخنراني داشت كه البته بليط ۴۰ دلاري اين سخنراني به دست ايشان نرسيد و ظرفيتها تكميل شده بود!

تصورش را بكنيد، چنين رخدادي بخواهد در تهران تكرار شود و براي استماع يك سخنراني در باره «جهانگرمايي» استقبال چنان شديد باشد كه بليطهاي ورزشگاه يكصدهزارنفري آزادي به اتمام رسيده و ورزشگاه جوابگوي سيل علاقهمندان به محيط زيست نباشد!

فردا (چهارشنبه، ۱۷ بهمن ماه ۸۶) در صفحه ۱۲ روزنامه جام جم، يادداشتي با عنوان: «اين ديگر چه زمستاني است» منتشر خواهم كرد كه در مورد همين جابجايي عجيب زمستان در مرزهاي كمتر و بيشتر از ۳۵ درجه عرض جغرافيايي است.
برای درج دیدگاه خویش در مورد این پست می توانید به سایت مهار بیابان زایی مراجعه فرمایید.




به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.