درآمدی بر بیابان زایی، فقر و پایداری - 6
3- توسعة پايدار:
هرچند كه دشواريهاي زيستمحيطي امروز، به طور تؤامان، هم زاييدة فقر و هم برگرفته از ثروت است؛ ليكن، جنس آنها و نوع نگاه به آن براي مردم ساكن در شمال و جنوب متفاوت است. كشورهاي ثروتمندِ شمالي كه تقاضاي نامحدودي براي توليد هر چه بيشتر دارند، با آلودهساختنِ محيطزيست و بهرهبرداري شديد از منابع، پايداري توسعه را سخت كاهش ميدهند[1]؛ كشورهاي جنوب نيز، به دليل تقاضاي روزافزون مردم به مواد غذايي و سوخت، با جلوههاي ديگري از فروسايي كارايي سرزمين، مانند: پاكتراشي جنگلها، بيابانزايي، خاكشويي و فرسايش، زوال پوشش گياهي و سلهبستنِ خاك، شوريزايي و تاراج اندوختههاي آبي زيرزميني دست به گريبان هستند. نكتة درخورِ تعمق در اين ميان كه تفاوت شمال و جنوب را از اين منظر، بيشتر نمايان ميسازد آن است كه بيچيزان نهتنها در اُفت زيستمحيطي محل زندگي خود نقش دارند، كه بيش از همه نيز از آن رنج ميبرند، درحالی که عواقبِ درازدستیها و نابخرديهای شماليها، کمتر گريبان نسل حاضر را میگيرد. به دليل چنين اختصاصاتی است که پيوندهاي بين فقر و آسيب زيستمحيطي تنگاتنگ، متعدد و پيچيده به نظر می رسد.