من ندیدم دو صنوبر را با هم دشمن!
نام «صنوبر» هميشه برايم جاذبه داشته است، از اون نوع جاذبههايي كه توصيفش سخته، ولي دركش آسون! درست مثل فاصلهي گل نيلوفر و قرن! كه بهتره پي آواز حقيقتش شناور باشيم تا اينكه درصدد مكاشفهي موزائيكوار مسيرش برآييم.
براي همينه كه وقتي شنيدم، همكار عزيز و دانشمندم، جناب آقاي دكتر منوچهر اماني، يكي از پژوهشگران و پيشكسوتان دانش جنگل، آخرين كتاب ژرارد سولرس (Gerard souleres) با عنوان: «محيط هاي كاشت صنوبر» (les milieux de la populiculture) را از زبان فرانسه به فارسي برگرداندهاند، وظيفهي خويش دانستم تا حاصل اين كار ارزشمند را براي مخاطبين فارسيزبان معرفي كنم. كتابي كه يافتههاي منتشرشده در آن، برآمده از پژوهش و پايشي ۱۷ ساله (۱۹۸۲ تا ۱۹۹۹) است.
گفتني آن كه ضرورت حفظ جنگلها بر اساس ملاحظات زيست محيطي از يكسو و روند شتابناك افزايش نيازهاي جوامع صنعتي توسعهيافته و در حال توسعه به چوب و فراوردههاي آن چارهاي باقي ننهاده، جز آنكه به كشت و پرورش گونههاي سريعالرشد توجه بيشتر و دقيقتري شود. به نحوي كه امروزه در مناطق مختلف جهان عرصههاي وسيعي به زراعت چوب با استفاده از گونههاي مختلف سوزنيبرگ و پهنبرگ اختصاص يافته است. از ميان گونههاي سريع الرشد، ارقام مختلف صنوبر بيشترين توجه و مقبوليت را براي طرحهاي زراعت چوب به خود جلب كرده است.
گفتني آن كه بررسيهاي انجام گرفته در مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع كشور، حاكي از وجود اراضي مناسب براي صنوبر كاري و زارعت چوب درجاي جاي كشور است. همچنين بهرهمندي كشور از امكانات و قابليتهاي علمي فعال در اين زمينه در مراكز تحقيقاتي وابسته به مؤسسهي متبوع، حضور نيروهاي اجرايي قابل و ماهر در عرصه فعاليتهاي مردمي و بدنه كارشناسي قوي كشور، جملگي شرايط و زمينههاي لازم را براي سياستگذاري صحيح، تخصيص اعتبارات و امكانات مناسب و مديريت مطلوب و مستمر براي دستيابي به توليد مقادير فراوان چوب از عرصههاي صنوبركاري مردمي را مهيا ساخته است؛ آرماني كه بي شك انتشار كتاب «محيطهاي كاشت صنوبر» (شناخت، كاشت، داشت، برداشت و مصارف) ميتواند تحقق آن را تعجيل بخشد.
طرح پژوهشي «بررسي رشد و توليد ۱۰ كلن صنوبر از دورگگيري طبيعي در استان چهارمحال و بختياري – ايستگاه تحقيقاتي بلداجي بروجن – شهريورماه ۱۳۸۶»
برای درج دیدگاه در مورد این پست می توانید به سایت مهار بیابان زایی مراجعه فرمایید.