پيش به سوي رستاخيزي سبز!
«آيا خانهتان هيچ خواب نميبيند و در رؤياهايش شهر را به قصد بيشهزارها و تپهها ترك نميگويد؟»
جبران خليل جبران
فقط يك روز به رستاخيز سبز وبلاگستان باقي مانده است ... روزي كه بيگمان شبيه هيچ روزي نخواهد بود؛ چرا كه بيش از سیزدههزار وبلاگنويس از مليتها، آيينها و زبانهاي گوناگون قرار است حدود 12 ميليون بازديدكنندهي خويش را با خود به طبيعت ببرند و از حرمت زيستبوم سخن بگويند. افزون بر آن، خبرنگاران بسياري از رسانههاي گروهي ديداري، شنيداري و نوشتاري منتظر انعكاس شكوه اين پژواك سبز در دنياي پوياي وبلاگستان هستند و بدينترتيب، ميتوان 15 اكتبر 2007 را براي هميشه با نام و ياد و حرمت و عشق به محيط زيست در سراسر جهان مزين ساخت؛ رويداد شورانگيزي كه در عين حال قدرت ناهمتاي صفحات مجازي را در «شبكهي شبكهها» به رخ انكاركنندگان و ديرباوران هنوز خاموش و يا خنثياش ميرساند.
از همين رو، فردا هم «اروند»، هم «دلنوشتهها» و هم «مهار بيابانزايي» به استقبال اين روز خواهند رفت:
اروند با پستي به نام «درسي كه تماشاگران كاوازاكي به ما دادند!» ؛ دلنوشتهها با «بياييم به تشكيل جبههي متحد طبيعتخواهي بيانديشيم» و مهار بيابانزايي نيز پستي را منتشر خواهد كرد با عنوان: گاوها و آدمها».
هموطن وبلاگنويس عزيز!
اگر هنوز به اين فراخوان بزرگ نپيوستهايد، شتاب كنيد و نام درخشان وبلاگ خود را به سياههي غرورآفرين نخستين پيشگامان اين نهضت سبز بيافزاييد تا خانههاي ما دوباره خواب ببيند و از عطر سحرانگيز و شكوه آرامبخش و گوشنواز جنب و جوش همهي زيستمندان گياهي و جانورياش آكنده شود.

به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.