انتقاد بيسابقه امّا سبز رنگ رييسجمهور آلمان از اروپا!
«از میان همهي کسانی که برای دعای باران به سوي تپهها میروند٬ تنها آنان که با خود چتری میبرند٬ به کار خویش ایمان دارند.»
آنتوان چخوف
ديروز (اول اكتبر 2007)، هورست كوهلر ۶۴ ساله، سيزدهمين رييسجمهور كشور آلمان – پس از جنگ جهاني دوّم – طي سخناني تأملبرانگيز (در برلين) در بارهي روند جهانيشدنglobalization)، انتقاداتي صريح را به خود (اروپا) وارد ساخت و به نبود عدالت در نظم كنوني اقتصاد جهاني اعتراف كرد. وي كه سخنان خويش را با اشاره به آگهيهاي جذاب تبليغاتي گردشگري هند (Incredible India - only seven hours away) شروع كرد و آن را به ويژگي حيرتآور قرن 21 – كوتاه شدن فاصلهها – ربط داد، در فرازي مهم از سخنراني خويش كه سخت مورد توجه 350 نفر از مستمعين پرنفوذ حاضر در جلسه قرار گرفت، با هوشمندي و صداقت از جنبهي زشت جهانیشدن انتقاد کرد و گفت که اروپا هم الگويي بیبدیل نبوده و نیست.
كوهلر گفت: «در حالي كه ما اروپاييها در سواحل آفریقا تا حد خالی کردن دریاها از آبزيان به صیادي افراطي مشغول بوده و هستيم ؛ آشكارا درپاسخ به منتقدان خويش (از جمله طرفداران محيط زيست) میگویيم که برای این کار قرارداد بستهايم. اما وقتی میبینيم که آفریقاییها از راه دریا راهی کشورهای دیگر شدهاند تا زندگی بهتری داشته باشند و از فقر رهایی پیدا کنند ، با تعجب و دلسوزی و احساس مزاحمت از خود واکنش نشان میدهيم!»
كوهلر به انديشهاي ناب و بينشي ارزشمند در حوزهي مباني محيط زيست اشاره ميكند و ميگويد: نظامي كه همه چيز را براي خود بخواهد و صرفاً از چماق ملاحظات زيستمحيطي براي سركوب بيشتر كشورهاي فقير بهره برد، نميتواند به پايداري خود در درازمدت اميدوار باشد (كنايه از ظهور و تشديد ناامني و عمليات تروريستي در اغلب نقاط جهان، حتا در اروپا و آمريكا).
اين درست همان كاري است كه ايالات متحده آمريكا و استراليا نيز در طول يك دههي اخير انجام دادهاند و در حالي كه همواره ژست سبز گرفته و از دغدغههاي زيستمحيطي دفاع كردهاند، امّا عملاً حتا حاضر به پذيرش پيماني جهاني چون كيوتو هم نشده و تا مرز انكار پديدهي جهانگرمايي و نبش واقعيت محرز علمي نيز پيش ميروند.
اينجاست كه بايد افسوس خود را به عنوان شهروندي ايراني و متعلق به كشورهاي در حال توسعه اعلام دارم كه چرا رييس جمهور كشورم (و البته اغلب رؤساي جمهور كشورهاي جنوب حاضر در اجلاس اخير سازمان ملل متحد) در فرصت تاريخي كه در دانشگاه كلمبيا و سازمان ملل متحد براي به چالش كشاندن شعارهاي غرب داشت، آنگونه كه بايسته بود، بهره نبرد و سياستهاي زيستمحيطي ايشان را به ويژه در محيط دانشگاهي معتبر چون كلمبيا به چالش نكشاند. هرچند كه ميدانم اين مشاوران ايشان هستند كه بايد مورد پرسش قرار گيرند كه چرا خوراك لازم و متناسب را براي چنين سخنرانياي در اختيار شخص نخست جمهوريت نظام قرار ندادهاند. آيا اشاره به چنين گافهاي بزرگي در كنار سلوك آرام و تحسينبرانگيز دكتر احمدينژاد، پاسخي شايستهتر به لي بالينگر (رييس دانشگاه كلمبيا) و ديگر همفكران ايشان به شمار نميرفت؟!
راستي چرا قدرت محيط زيست را باور نكرده و جدي نميگيريم؟!
يكبار ديگر به سخن هوشمندانهي چخوف بازگرديم و در آن تعمق كنيم ... همهي پاسخها را سالها پيش چخوف داده است. نه؟!