«دريغ بر ملتي كه دَم برنمي‌آورد، مگر هنگامي كه در تشييع جنازه گام برمي‌دارد؛ خود را نمي‌ستايد، مگر در ميان ويرانه‌هايش؛ و عصيان نمي‌كند، مگر هنگامي كه گردنش در ميان تبر و كنده قرار دارد.»
جبران خليل جبران
 

     «كم‌جان» نام تالابي است ارزشمند، با وسعتي بالغ بر 5250 هكتار - مجموعه‌ای از تالاب‌های آب شیرین دايمی و فصلی که با پوشش غالب نی و لويی در ناحیه‌ي سفلی رودخانه کُر و دلتای کربال قرار گرفته است - كه به واسطه‌ي برخورداري از ويژگي‌هايي كم‌نظير، در سياهه‌ي تالاب‌هاي بين‌المللي ثبت شده در كنوانسيون رامسر قرار دارد. چرا كه این تالاب یکی از منابع مهم تغذیه و زادآوری پرندگان مهاجر آبزی و کنارآبزی در ناحیه‌ي بختگان به شمار مي‌رفت. اما همان گونه كه در اين تصوير غم‌بار نمايان است (با سپاس از علي مزروقي - زمين‌شناس عاشق وطن – كه اغلب تصاوير اين پست را در اختيار نگارنده قرار داده است)، اينك اين پهنه‌ي خشك و بي‌حاصل و شور به هر چيزي شبيه است، جز تالابي هوش‌ربا و زيبا؛ جايي كه قرار بوده مأمن امن پرندگان مهاجر باشد نه منزلگاهي شوره‌زار و تفديده و لم‌يزرع.

     هموطن عزيز!
     مي‌داني چرا آن «كم‌جان» زيبارو و آرامش‌دهنده‌ي طبيعت فارس به «بي‌جان»ي چنين پژمان و سوهان‌دهنده‌ي روح بدل شده است؟!