چكيده:

امنيت غذايی چگونه بدست می­آيد؟ چه زمان می­توان اميدوار بود که جريانهای کاهندة کارايی سرزمين، مجالی برای فروسايی بيشتر در زيست­محيطِ ايران نيابند؟ کداميک از ابعاد فقر خطرناک­تر است و مقابله با آن در اولويت نخست قرار دارد؟ آيا می­توان صفت پايداری را به توسعه­ای منسوب کرد که صرفاً اندوخته­های طبيعی را تخريب نمی­کند؟ منظور از جنبه­های فراموش­شدة شاخصهای فرهنگی چيست و چه ملاحظاتی را بايد در قلمرو پژوهشی اين حوزه لحاظ کرد؟ گرانيگاه برنامه­های توسعه چيست يا چه بايد باشد و چرا؟ آيا درآمد سرانة بيشتر ، همواره احساس رضايتمندی بيشتری را در پی خواهد داشت؟ و سرانجام آنکه پرداختن به جنبه­های طبيعی بيابان­زايي و کاوش دلايل فيزيکی آن ضرورت بيشتری دارد يا تقويت نگاهی غير سازه­ای و پرداختن به علل غير طبيعی آن در حوزة عملکردهای انسانی؟

نوشتار پيش رو با طرح دريافتهای فوق، می­کوشد تا خوانندة نخستين شمارة گرامی­نامة دهاتی را با منظری ديگر برای نگريستن به يکی از مهمترين چالشهای زيست­محيطی ايران و جهان ترغيب کند.

 

کليد­واژه­ها: بيابان­زايی، فقر، توسعة پايدار، شاخصهای فرهنگی و مديريت سازه­ای.