ميتوانند 10600 دانشمند اشتباه كنند؟!
در فرازي از فيلم «يك حقيقت ناخوشايند» ، ال گور اشاره ميكند كه چگونه در سال 2003، مسئول امور محيط زيست در كاخ سفيد – كه زماني خود يكي از رؤساي كمپانيهاي بزرگ نفتي بوده است! – تصميم ميگيرد تا به صلاحديد خويش، بخشهايي از گزارش هشدارگونهي سازمان حفاظت محيط زيست آمريكا (Environmental Protection Agency - EPA- ) را كه آشكارا از دولتمردان آن كشور ميخواهد تا تهديد «جهانگرمايي» را جدي گرفته و براي كاهش انتشار گازهاي گلخانهاي به اقدامات جهاني تحت امر پيمان كيوتو بپيوندند، حذف كرده و گزارشي دروغ را به رييسجمهور و ديگر دولتمردان عاليرتبه آمريكايي و نيز ارباب جرايد ارايه ميدهد.
اينك ميتوانيد عكسالعمل دانشمندان مستقل آمريكايي را در خصوص اين اقدام كه با انتشار يك نامهي سرگشاده خطاب به جرج بوش پسر در هيجده فوريه سال 2004 آغاز شده ملاحظه كنيد؛ نامهاي كه تا امروز بيش از يازده هزار نفر از عاليترين و مشهورترين دانشمندان آمريكا، از جمله 52 برندهي نوبل، 62 دريافتكنندهي نشان ملّي علمي و 194 دريافتكنندهي عاليترين نشان آكادمي علوم پاي آن را امضا كرده و صراحتاً از دولتمردان و سياستبازان آمريكايي خواستهاند كه ساحت علم را مقدس شمرده و آن را به نيرنگ ملاحظات و مصلحتسنجيهاي سياسي آلوده نسازند.
گفتني آنكه نامهي يادشده كه هماكنون بر روي بسياري از وبسايتهاي علمي و معتبر جهان قرار داشته و از آن با عنوان :
Can 10,600 scientists be wrong
نام برده ميشود، هماينك شمار امضاهايش از مرز يازدههزار نفر هم گذشته است.
يادمان باشد! جهانگرمايي در نهايت به نفع هيچ كشور و ملّتي تمام نخواهد شد، البته اگر منافع برخي از ما اجازه دهد كه به اين واقعيت ساده توجه كنيم!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.