آيا استاندار راست ميگويد؟!
لابد به ياد داريد كه يكي از معدود مصوبات سفر جنجالي رئيس جمهور به استان مازندران (همان سفري كه ذوق طنازانهي ناصر خالديان عزيز را نيز به قليان واداشت و البته همان سفري كه به تصويب احداث جاده بين بلدهي نور تا گرمابدر لواسان منتهي شد و شوق محيط زيستيها را كور كرد!) كه طبيعتدوستان را خوشآمد، دستور دكتر احمدينژاد براي آزادسازي سواحل زيباي درياي خزر بود كه بيش از 95 درصد آن در اشغال ارگانهاي مختلف كشوري و لشكري است. اينك به فاصلهي كمتر از هفت ماه از آن سفر، استاندار مازندران ، جناب ابوطالب شفقت اعلام داشته كه كار آزادسازي 75 درصد از سواحل استان به پايان رسيده كه در صورت صحت، شايد بتوان آن را يكي از بزرگترين دستاوردهاي دولت نهم برشمرد؛ دستاوردي كه دولتهاي گذشته نهتنها در اجراي آن ناتوان نشان داده بودند، بلكه طي مسابقهاي حيرتآور، بر طبل تملك بيشتر سواحل در بين وزارتخانهها و نهادهاي رنگارنگ دولتي و نظامي هم ميكوبيدند.
اينك از مازندرانيهاي خوشذوق و علاقهمند يا ديگر هموطنان عزيزي كه خوانندهي اين سطور بوده و اطلاعي در اين خصوص دارند، ميخواهم تا برايم بگويند: تا چه اندازه ميتوان به ادعاي استاندار دلبست و آن را قرين واقعيت پنداشت؟
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.