شكار يكي از نادرترين پلنگهاي ايران در لرستان!
رضا شيرازي، هموطن عزيزم، امروز مرا از جنايتي تازه در استان لرستان آگاه كرد ...
مدیر کل محیط زیست لرستان اعلام کرد: یک شکارچی سنگدل با استفاده از اسلحهي شکاری دوربیندار، یک زوج از گونههای نادر پلنگ لرستان را هدف گلوله قرار داد که بر اثر اين شليك مرگبار، پلنگ ماده جا در جا كشته شد؛ امّا هنوز از سرنوشت پلنگ نر که زخمی شده، اطلاعی در دست نیست. وی اظهار داشت: به دنبال دریافت اطلاعات مردمی از حادثه، یک اکیپ از نیروهای این اداره به محل اعزام شدند و با همکاری مأموران پاسگاه محلی، موفق شدند جسد ماده پلنگ شکار شده را که به طرز ماهرانهای در یک انبار جاسازی و پنهان شده بود، کشف کنند. طول این ماده پلنگ 2 متر و 59 سانتیمتر بوده که در نوع خود بی نظیر است. سرپرست محیط زیست لرستان با اعلام این مطلب که با حکم قضایی تلاش برای دستگیری شکارچی متواری آغاز شده است، اظهار داشت: بنابر قانون، این شکارچی به خاطر کشتن یک قلاده پلنگ علاوه بر جریمهي نقدی، به 91 روز تا 3 سال حبس نیز محکوم خواهد شد. گفتني آن كه بر اساس نظر کارشناسان، این نوع پلنگ لرستان از نظر قدرت بدنی و تنومندی در دنیا بسيار كمنظير و بيمانند است. امّا متأسفانه باز هم آزمندي يك همنوع، سبب شد تا تنوع جانوري شكنندهي كشور بيش از پيش آسيب ببيند. همان گونه كه در مورد سنگينترين پرندهي جهان، ميش مرغ، چنين اتفاقي رخ داده و به گفتهي محمدعلي اينانلو كه به تازگي از زيستگاه اين پرندهي انحصاري و نادر در استان همدان مراجعت كرده، تنها 40 ميش مرغ ديگر در ايران به حيات خويش ادامه ميدهند!
ميدانم! كاري نميتوان كرد جز آن كه روز جهاني و هفتهي ملّي محيط زيست را كماكان گرامي بداريم و بس!
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.