اين پست اختصاص دارد به تبيين و تأكيد بر يك مفهوم بسيار ساده و در عين حال، فوق‌العاده حياتي و البته – اغلب - ناديده گرفته شده در سياست‌گذاري‌هاي كلان ملّي! اين كه «هنگامي مي‌توان از پايداري در توسعه سخن گفت كه تأمين مستمر نيازها و رضايت‌مندي عموم زيستمندان همراه با افزايش كيفيت زندگي انسان مدنظر قرار گرفته باشد.»

همين!

    حدود 5 سال پيش، دكتر فرشاد مؤمني، بخشي از ستاده‌هاي پژوهش‌هاي خويش را كه طي آن به «بررسي روند بهره‌وري كشور» پرداخته بود، در مؤسسه عالي پژوهش در برنامه‌ريزي و مديريت توسعه ارايه داد. او گفت: «پس از سال 1996 شاخص جديدي براي ارزيابي سطح توسعه‌ي كشورها ارايه شد؛ شاخصي كه بر مبناي آن بايد مشخص شود: در توليد ثروت به چه ميزان از سرمايه‌ي انساني، فيزيكي و طبيعي استفاده شده است.»
    به كلامي شفاف‌تر، 11 سال از زماني كه دنيا به اين نتيجه رسيده كه «پايداري در توسعه هنگامي تحقق خواهد يافت كه سهم سرمايه‌ي انساني در توليد ثروت، مرتباً افزايش يابد»، مي‌گذرد. با اين وجود، به نظر نمي‌رسد كه در ايران، روند شتابناك و قابل قبولي در غناي عملي اين آموزه به چشم آيد.
     یعنی: در حالي كه همه مي‌پذيرند تنها هنگامي مي‌توان از پايداري در توسعه سخن گفت كه تأمين مستمر نيازها و رضايت‌مندي عموم زيستمندان همراه با افزايش كيفيت زندگي انسان مدنظر قرار گرفته باشد؛ امّا ظاهراً بين اين پذيرش و بازخوردهاي مثبت قابل لمس آن در اقتصاد ملّي راهي دراز هنوز باقيمانده است. آشكار است كه براي حصول به اين پايداري، چاره‌اي نيست جز آن كه مديران سرزمين يا همان حوضه‌هاي آبخيز، بتوانند از معرفتي بين‌رشته‌اي برآمده از دانش بوم‌شناسي، اقتصاد، مردم‌شناسي، جامعه‌شناسي، روان‌شناسي، رايانه و ... بهره‌مند باشند تا بتوان به مديريت بهره‌برداري مناسب و معقول از منابع دست يافت.
     به همين ترتيب، مديريت پايدار آب بايد همواره توان طبيعي آب را در طول زمان مدنظر قرار دهد. ديناميك چرخه‌هاي بوم‌شناختي مي‌تواند مقدار آب موجود در بوم‌سازگان‌هاي آب‌هاي شيرين و نيز ميزان قابليت دسترسي آب در بوم‌سازگان‌هاي خشكي را تنظيم كند. این عامل به صورت بالقوه، مؤلفه‌ي محدود‌كننده‌ي ميزان تولیدات اوليه و ميزان رشد رستني‌هاست.
     از اين رو، در مفهوم توسعه‌ي پايدار، آبخيزداري فرآيند برنامه‌ريزي و مديريت جامع حوضه‌هاي آبخيز، تنظيم و تدوين طرح و اجراي اقدامات مناسب به منظور اداره‌ي اندوخته‌ها و منابع موجود در آبخيز با هدف كسب منافع بدون آسيب رساندن به موجوديت اين منابع را عهده‌دار است. در مجموع مي‌توان گفت: از آنجا كه مطابق تعريفي كه براي توسعه‌ي پايدار قايل هستيم، اين رخداد با توسعه‌ي انساني و افزايش نقش اساسي مردم در فرآيند توسعه آغاز مي‌شود؛ در نتيجه گستره‌ي پايداري در فرآيند توسعه‌ي منابع پايه‌ي محيطي، مجموع منابع فيزيكي زمين، آب، خاك، جنگل، مرتع، حيات وحش، آبزيان، ذخاير ماكرو و ميكرو ژنتيكي و تنوّع زيستي را در بر خواهد گرفت. در اين ميان، آشكار است كه تضمين پايداري فرآيند توسعه با توسعه‌ي انساني، مشاركت همه جانبه‌ي مردم، تصميم‌هاي خردمندانه‌ي اقتصادي و توسعه‌ي سياسي عجين باشد.