بيانيهي شديداللحن يك انجمن پژوهشي به مناسبت هفته منابع طبيعي!
بيست و دومين شماره از خبرنامهي انجمن اعضاي هيأت علمي مؤسسه تحقيقات جنگلها و مراتع، همزمان با هفتهي منابع طبيعي منتشر شد كه در سخن آغازين آن، آشكارا به برخي از واقعيتهاي تلخ حاكم بر حوزهي منابع طبيعي كشور اشاره شده است. از جمله در اين خبرنامه ميخوانيم: «در سالي كه اينك رو به اتمام است، علاوه بر آنكه مرهمي بر جراحت تن رنجور منابع طبيعي گذاشته نشده، تخريبهاي كمسابقهاي آن هم به بهانه توسعه، جاده ، ويلا و امثال آن در بسياري از رويشگاههاي كشور از جمله گيلانغرب، ارسنجان، بختگان، هامون، كلاردشت، گلستان، جنگل لويزان خجير، بمو و..... به وقوع پيوست كه واكنشي بخردانه و بهنگام از سوي مسئولين يا صورت نگرفت و يا به آن توجهي نشد.»
اعضاي انجمن در انتها اين پرسش را طرح كردهاند كه «آيا زمان آن نرسيده است كه اين تظاهرات ديداري رسانهاي را به بيان آنچه بر اين طبيعت رنجور وطن ميگذرد، تبديل كنيم؟»
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.