حملهي شديد معاون وزير جهاد كشاورزي به مافياي سدسازي در كشور!

در اين ميان موضع شجاعانه و افشاگرانهي آقاي مهندس خداکرم جلالي، رئيس سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور، بر عليه مافياي قدرتمند سدسازي در كشور، كاملاً بارز بود. ايشان گفتند: «هزينهي عمليات آبخيزداري و آبخوانداري براي ذخيرهي يك متر مكعب آب، به طور متوسط يك دهم هزينهي تمام شده از طريق احداث سدهاي بزرگ است. بنابراين، خردمندانهتر و اقتصاديتر اين است كه دولت به جاي حمايت از بخش سدسازي، از عمليات تنظيمي آبخيزداري و آبخوانداري حمايت كند.» ايشان حتا اين را هم اضافه كردند كه «اصولاً در تمام دنيا سدسازي به صنعتي طردشده بدل شده و تنها در طول يك دههي اخير بيش از 485 سد بزرگ مخزني در نقاط مختلف جهان، از جمله آمريكا، اروپا و آسيا تخريب شده است.» عاليترين مقام متولي منابع طبيعي كشور در اشارتي بيسابقه گفت: «اغلب سدهاي كنوني ما، عملاً به تشتكهاي تبخير تبديل شدهاند و فقط آب و پول كشور را به هدر ميدهند؛ چرا كه نه تمهيدات مديريتي لازم در اراضي بالادست را ديدهاند و نه شبكههاي پاييندست راهاندازي شده است!»
گفتني آن كه مهندس جلالي بار ديگر اين سخنان را در نشست بعدازظهر كه در تالار اجتماعات دانشكدهي منابع طبيعي كرج و به همت انجمن جنگلباني ايران برگزار شد نيز، تكرار كرد و از جامعهي علمي كشور خواست تا ذهن برنامهريزان و دولتمردان را به سوي اين واقعيت بيش از پيش روشن سازند.
اين در حالي است كه هفتهي گذشته وزارت نيرو، همايش تجليل از حماسهآفرينان صنعت سدسازي را برگزار كرد و متأسفانه رسانهي ملي نيز به پخش مستقيم اين مراسم همت گمارد.


به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.