در مناظرهي راديويي زير ذرهبين چه گذشت؟
برنامهي اين هفتهي زير ذرهبين شبكهي سراسري راديو ايران (دوشنبه، 14 اسفندماه 85)، اين بار و در آستانهي هفتهي منابعطبيعي كه اينك در آغازين روزش قرار داريم، كوشيده بود تا به بهانهي اين رخداد، ديدگاه متولّيان دولتي حوزهي منابع طبيعي كشور را در برابر پندار غالب مردم و تشكلهاي غير دولتي قرار دهد و دلايل توفيق يا عدم توفيق احتمالي در اين مهم را به تحليل كشد. از همين رو، آقايان دكتر پيمان يوسفي آذر (مديركل امور جنگل)، مهندس حسيني و مهندس سليماني (از دفتر آبخيزداري و مشاركتهاي مردمي سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور) در جبههي موافق قرار گرفته بودند و مهندس محمدّي (از ديدهبان كوهستان) و نگارنده ظاهراً در جبههي منتقد دولت قرار گرفته بوديم!
پرسشي را كه درصدد طرح آن برآمدم، اين بود كه «چرا به رغم همهي كوششهاي پرشماري كه در طول چند دههي اخير توسط متوليان بخش منابع طبيعي و محيط زيست كشور صورت گرفته، كماكان از منظر شاخصهاي پايداري زيست محيطي، كشور ما با شيبي كاهنده مواجهه است؟ پاكتراشي چنگلها ادامه دارد، رخداد سيلهاي حادثهخيز با افزايشي بيش از 900 درصد در طول 4 دههي گذشته روبرو بوده است؛ نرخ فرسايش خاك در كشور به رقم 5/4 ميليارد تن در سال رسيده، تالابهاي كشور در معرض نيستي قرار گرفته و ميزان برداشت غير مجاز از منابع چوبي ايران به 10 ميليون متر مكعب رسيده است؟!
پرسشي كه نخستين دليلش را در رويكرد سنتي حاكم بر مديريت كشور ميدانم كه هنوز بر اين گمان است كه ميتوان با تكيه صرف بر كشاورزي، توليد ناخالص ملّي را افزايش داد؛ رويكردي كه نتيجهي آن افزايش بيشتر وابستگي معيشتي به سرزمين است، آن هم سرزميني كه به دليل ضريب بالاي تغييرات حجم آبهاي سطحي آن و آسيبپذيري آشكارش در برابر خشكسالي و سيل، كاملاً در اين حوزه شكننده و منفعل بوده است.
آقاي مهندس محمدي نيز صراحتاً اشاره كرد كه دولت نتوانسته وظيفهي حاكميتي خود را در پاسداري از منابع جنگلي به انجام رسانده و از اين منظر ضربهي جبرانناپذيري به كشور وارد آمده است.
دكتر يوسفي آذر، امّا با اشاره به سفرهاي متعددي كه به كشورهاي مختلف جهان و خاورميانه داشتند، يادمان انداختند كه نگراني ما چندان نبايد جدي پنداشته شود! چرا كه وضعيت حفاظت از منابع طبيعي ايران در مقايسه با ديگر كشورهاي خاورميانه بسيار مطلوبتر بوده و حتا در قارهي اروپا كه مشهور به قارهي سبز است، هماينك تنها 23 درصد از وسعت قاره را جنگل به خود اختصاص داده است و ديگر رويشگاههاي جنگلي خويش را اروپاييان به دليل نيازهاي معيشتي و توسعهاي خويش از بين بردهاند!
آقاي مهندس سليماني نيز با اشاره به نقش مؤلفههاي اقتصادي اجتماعي تأكيد كردند كه سهم اين عوامل در موفقيت يا شكست طرحهاي منابع طبيعي بسيار چشمگير است. آقاي مهندس حسيني نيز يادآوري كردند هماكنون بيش از 22 ميليارد مترمكعب هرزآب داريم كه اين رقم عامل اصلي سيلهاي ويرانگر و افزايش حجم فرسايش خاك در كشور بوده، در حالي كه با اعمال مديريت درست بر سرزمين و رعايت هنجارهاي دانش آبخيزداري، اين رقم را ميتوان به آب قابل استحصال كشور افزوده و بحران كمابي را مرتفع ساخت.
در حاشيه :
- در ابتداي مناظره، تهيهكننده و مجري برنامه با يادآوري مناظرهي دو هفته پيش كه در بارهي سد سيوند بود، جديدترين خبرها را از نگارنده جويا شدند كه گفتم: گويا سرانجام وزارت نيرو با برگزاري يك مناظره در طي هفتهي آينده موافقت كرده است و ايشان هم قول دادند تا متن آن مناظره را بر روي آنتن بياورند.
- آقاي دكتر شريعتنژاد، مديركل جنگلهاي شمال، مهمان تلفني برنامه بود كه متأسفانه با موضعي انفعالي اعلام كرد: ما مجبوريم تن به اجراي طرحهايي چون احداث آزادراه تهران- شمال بدهيم! چرا كه جمعيت در منطقه به طرز سرسامآوري افزايش يافته است و اين جمعيت هم جاده ميخواهد. كاش ايشان يادشان بود كه در همين سفر اخير رئيسجمهور به مازندران غربي، آقاي رئيس جمهور يكي از دلايل عدم موافقت دولت را با استان شدن اين منطقه به مركزيت شهرستان نوشهر، جمعيت كم منطقه اعلام كرده و قول دادند اگر نوشهريها، شمار خود را تا پايان برنامهي چهارم به حد نصاب لازم افزايش دهند، آنجا را استان كنند!
- دكتر يوسفي آذر، وقتي كه نگارنده رقم «برداشت بيش از 10 ميليون متر مكعب از منابع گياهي و چوبي را يادآوري كردم كه به مصرف نياز گرمايشي مردم محلي ميرسد» به شدت موضعگيري كرده و اعلام داشتند كه حتماً يك صفر به آن اضافه شده است!! در حالي كه اين رقم در ارگان رسمي سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور، يعني فصلنامهي علمي ترويجي جنگل و مرتع (شماره 51، صفحه شش) و به نقل از آقاي مهندس بهرامي، معاونت وقت سازمان و رئيس فعلي شوراي عالي جنگل، مرتع و خاك انتشار يافته بود!
- يك نكتهي حايز اهميت ديگر نظرات اغلب شنوندگاني بود كه به برنامه زنگ زده بودند كه حاوي دو نكته بود: نخست آنكه بر خلاف تصور مجري برنامه كه گمان ميكرد، موضوع منابع طبيعي، دغدغهي مردم نيست و در نتيجه ممكن است از اين برنامه استقبال نكنند، اتفاقاً شمار قابل توجهي با اين برنامه تماس گرفته و نظرات صريح و اغلب درست و قابل تأملي را نيز مطرح كردند؛ از جمله به شدت به اقدام شهرداري تهران در قطع درختان سرخه حصار حمله كرده و از مواضع انفعالي سازمان جنگلها و محيط زيست انتقاد كردند.
- دومّين نكته آن بود كه كاملاً از گفتههاي مردم مشخص بود كه ايشان از عملكرد دستگاه متولّي منابع طبيعي كشور راضي نيستند؛ واقعيتي كه به خودي خود بايد براي مسئولين ذيربط زنهاردهنده باشد!
- مجري محترم برنامه پرسش جالب ديگري را نيز طرح كرد و آن اين بود كه اگر در كشور ديگري هم مسألهاي نظير تجاوز به پارك ملّي سرخهحصار پيش ميآمد، آيا چنين واكنشي در جامعه و بين مسئولين ديده ميشد؟! پرسشي كه مانند بسياري ديگر از پرسشهاي طرح شده در اين برنامه، به دليل كمبود وقت، بدون پاسخ ماند!