يكي از هموطنان عزيز و دلسوز ارسنجاني‌ام (آقاي محمّدحسين شيرازي)، اخيراً نامه‌ها و گزارش‌هايي را در اختيار نگارنده قرار داده كه نشان مي‌دهد، به رغم نگراني‌هاي گسترده و فراگيري كه به دليل جانمايي و مكان‌يابي اشتباه شهرك صنعتي ارسنجان در بين مردم و كارشناسان محلي به وجود آمده و تاكنون چندين و چند نامه به مقامات مسئول از جمله، خانم دكتر جوادي، رئيس سازمان حفاظت محيط‌زيست ارسال شده است؛ ولي گوش شنوايي ظاهراً مشاهده نشده و توسعه‌سازان بي‌ترمز دولت‌سالار! بدون كمترين توجهي به دغدغه‌هاي به حق مردم محل، با سرعت و شتابي فراوان مشغول ساماندهي و راه‌اندازي شهرك صنعتي مزبور هستند.
    اين بي‌توجهي آشكار به خواست مردم و كارشناسان محلي در حالي نمود مي‌يابد كه مشاهده مي‌كنيم وزارت نيرو براي نمايش مردمي بودن خود از گردهمايي كشاورزان و خواست مردم محل در آبگيري سد سيوند خبر مي‌دهد! چگونه است كه مردم را در ماجراي شهرك صنعتي ارسنجان نمي‌بينيم، امّا از همان مردم زحمت‌كش و بيگناه و در رنج به عنوان اهرم و چماقي بر سر مخالفان آبگيري سد سيوند بهره مي‌بريم؟! آيا اين نوع عملكرد، مصداق بارز استفاده‌ي ابزاري از مردم نيست؟!
     بگذريم ...
     به عنوان مثال، در همين ماجراي ارسنجان مي‌توان به بخش‌هايي از نامه‌ي دكتر سيد محمّدجعفر ناظم‌السادات، رئيس مركز مطالعات اقليمي دانشگاه شيراز خطاب به رئيس سازمان حفاظت محيط زيست استناد كرد كه مي‌نويسند: «امروز مردم ارسنجان فارس كه در فاصله‌ي حدود 120 كيلومتري شمال شرق شيراز قرار دارد، در يك دو راهي سخت و مشكل قرار گرفته‌‌اند. يك شهرك صنعتي در دامنه‌هاي شمال غربي اين شهر (مثلاً در مقايسه با تهران در منطقه شميرانات) در حال احداث است. بسياري از مردم و كارشناسان فن در مورد پيامدهاي زيست محيطي و تأسيس چنين شهركي و توانايي آن در كاهش نرخ بيكاري سؤالاتي دارند كه متأسفانه هيچ گزارش توجيهي كه جوابگوي اين پرسش‌ها باشد، تاكنون ارايه نشده است. منابع آب زيرزميني ارسنجان به شدت در حال تحليل است به طوري كه سازمان آب منطقه‌اي فارس، منطقه را از نظر حفر چاه ممنوعه اعلام كرده است. مكان در نظر گرفته شده براي شهرك صنعتي در مجاورت بزرگترين قنات منطقه است كه آب كشاورزي منطقه را تأمين مي‌كند. افزون بر آن، موقعيت جغرافيايي شهرك طوري است كه جهت شيب زمين و نيز باد غالب تمام آلودگي‌هاي آب و هوا را به سمت شهر و باغات اطراف هدايت خواهد كرد. مشخص نيست كه اين شهرك براي چه نوع صنايع‌اي در نظر گرفته شده و آب مورد نياز آن از كجا و چگونه تأمين مي‌شود؟ فاضلاب شهرك كه مشرف به شهر است، چگونه دفع  مي‌شود؟ آلودگي هوا به چه ميزان خواهد بود و تأثير آن بر نامطلوب شدن كيفيت محصول باغات چقدر است؟ تأثير شهرك بر آب قنات كه محل درآمد بسياري از مردم است، به چه ميزان بوده و چند نفر در اين شهرك مشغول به كار خواهند شد؟ در پاسخ به اين سؤالات برخي از مسئولين اعلام مي‌دارند كه ايجاد مانع در ساخت شهرك، مردم را از ميلياردها ريال سرمايه‌گذاري دولت براي توسعه‌ي شهر و حل مشكل بيكاري بي‌نصيب مي‌سازد. موضوع طوري مطرح مي‌شود كه گويا طرح اين پرسش‌ها به مفهوم مخالفت با توسعه‌ي صنعتي و اشتغال‌زايي است. سركار عالي واقفيد كه در طول چند دهه گذشته بسياري از اقداماتي كه به منظور رفع مشكل بيكاري بوده، درنهايت به علت عدم مطالعه‌ي اوليه كافي، تبديل به معضلات جديدي شده است. واگذاري اراضي به افراد و گروه‌ها در بسياري از موارد موجب نابودي منابع آب و خاك شده و افراد بيكار به بانك‌ها و دولت هم بدهكار شده‌اند. دريافت‌كننده‌هاي وام‌هاي سه ميليون توماني اشتغال‌زايي نيز در موارد متعددي نتوانسته‌اند شغلي براي خود دست و پا كنند و بازپرداخت وام‌ها موجب تورم اقتصادي شده است. امروز در بسياري از دشت‌هاي فارس به علت بهره‌برداري بيش از حد از آب، تأمين آب مشروب شهرها با مشكلات اساسي روبه رو است. به نظر مي‌رسد كه اين موج صنعت‌گرايي نيز در صورتي كه به طور كامل سنجيده نشود، پس از صرف هزينه‌هاي فراوان و نابودي بيشتر اراضي و منابع آب و خاك شهرها فروكش خواهد كرد. محصول نهايي اين اقدامات نسنجيده چيزي جز خسران و نوميدي و گسترش بيكاري در بخش كشاورزي به علت خشكيده شدن قنوات و تحليل رفتن منابع آب نخواهد بود. چرا آنان كه ميليارد‌ها ريال از سرمايه را صرف ساخت و توسعه شهرك‌هاي صنعتي مي‌كنند، يك مطالعه‌ي تحقيقاتي و علمي را به منظور توجيه فني آن به انجام نمي‌رسانند و يا در صورت انجام، نتيجه را در اختيار نمي‌گذارند؟!»
     امّا ظاهراً اين انتقادهاي مستدل و منطقي به جايي نرسيده و اينك آقاي شيرازي عزيز، دست كمك به سوي «مهار بيابان‌زايي» دراز كرده‌اند؛ دستي كه حرمتش بر نگارنده و اين فضاي مجازي واجب است و اينك با انتشار مجدد اين درخواست، از مسئولين امر بار ديگر تقاضا مي‌كنم تا ملاحظات راهبردي زيست‌پايدار را فداي نيازهاي كوتاه‌مدّت و آني دوره‌ي مديريت خويش نكنند و اندكي همه‌سونگرتر بيانديشند.
     نگاه كنيد كه رئيس جمهور محترم، مجدداً در همين سفر اخير خود به استان گيلان، بهترين و مهمترين خبري را كه به آگاهي مردم استان زيباي گيلان رسانده‌اند، همانا آزادسازي راه‌اندازي صنايع بزرگ بوده است!  و بدين ترتيب بر معدود سياست‌هاي اصولي و علمي دولت‌هاي پیشين هم مهر باطل شد، زدند!
     كاش اين واقعيت را درك مي‌كرديم كه رمز رفاه بيشتر و قدرت پايدار كشورهاي شمال در افزايش روزافزون توليد ثروت از بخش خدمات به نسبت بخش كشاورزي و صنعت بوده است. يعني درك اين پيام، آنقدر دشوار است؟!


در ادامه:
- متن كامل نامه‌ي آقاي شيرازي خطاب به خانم دكتر جوادي؛
- متن كامل نامه‌ي آقاي دكتر ناظم‌السادات خطاب به خانم دكتر جوادي؛
- متن كامل نامه‌ي آقاي مهندس ابراهيمي (كارشناس رسمي دادگستري در امور منابع طبيعي) و ذكر چهار دليل عمده براي جانمايي اشتباه شهرك صنعتي ارسنجان.
- و متن ديدگاه‌هاي آقاي دكتر عباس عادلي رانكوهي (مدرس دانشگاه و عضو هيأت علمي وزارت جهاد كشاورزي) آمده است.


والنجم و الشجر یسجدان
و گیاهان و درختان سجده گرند ذات حضرت باری را

سرکار خانم دکتر واعظ جوادی                                                           
ریاست عالی سازمان محیط زیست جمهوری اسلامی ایران    
                                                                 
با سلام و تحیات
احتراماً به استحضار می‌رساند: در اوایل انقلاب شکوهمند اسلامی ایران در بخش منابع طبیعی تجدید شونده که تصّور می‌شد امکان تخریب این منابع توسط بعضاً افرادی سودجو و ضد انقلاب صورت پذیرد – تلاش بر این بود تا به هر نحو ممکن زمینه‌ی آموزش و فرهنگ سازی فراهم آید – با گرفتن فتوی از مراجع عظام، خصوصاً برداشت از سخنان بنیان‌گذار انقلاب اسلامی حضرت امام خمینی (ره) – برگزاری کنفرانس و سخنرانی و سمینار- درخواست از ائمه‌ی جمعه‌ی سراسر وطن اسلامی، کارشناسان، مسئولین فرهنگی و سیاسی ، بزرگان، اهل قلم، کتاب، مجله – نوشته‌ای، کلامی، بیان موجزی، شعری، حدیثی، موضوع انشایی و ... بیابیم و آن را برای تنویر افکار عمومی منتشر سازیم – این موج حفظ طبیعت و محیط زیست از بیت حضرت امام(ره) تا خانه‌های محقر مردم در روستاها، مساجد، مدارس و حتی قهوه‌خانه‌ها و سیاه چادرها در اقصی نقاط ایران عزیز در حرکت و سرایت و تأثیر جاری بود. موجی نوازشگر، موجی حاکی از مهر و بیداری و موجی که نسیم بود و چون باد صبا در شکفتن و آگاهی و در پیوند انسان و مردم ستمدیده و از بند رسته‌ی ایران با طبیعت و نشان از بالندگی و فرهیختگی آحاد مردم ایران. شب دوشین که رهبر انقلاب اسلامی در سخنان فرمودند:« این جنگلها مالِ مردم است، نباید آنها را خراب کرد» به محض انتشار از صدا و سیمای جمهوری اسلامی در صدر اخبار و لابه‌لای رهنمودهای دیگر معظم له، علی‌الصباح آن کلام ارزشمند توسط خوشنویس خطاطی و همانروز هزاران نسخه از آن به صورت تراکت چاپ و در سراسر ایران منتشر گردید – راستی آن روزها چه اعتقادات پاک و بی‌آلایشی و چه نیات پاکی، گویی آن کلام وحی بود و خوشبختانه تأثیرگذار و مورد اطاعت و باعث حفظ و حراست، که خبری از بولهب‌ها و بوجهل‌ها نبود.
ریاست محترم سازمان محیط زیست به عنوان بالاترین مرجع تصمیم گیرنده و رسالت آن سازمان در امر حفظ محیط زیست در زمینه‌های تعریف شده‌ی آن، اجازه بفرمائید چند نکته‌ی مختصر را خدمتتان عرض نموده و از اطاله کلام پرهیز نماید و آنگاه اشاره‌ای به اصل مطلب داشته باشد...


سركار خانم دكتر واعظ جوادي
معاون محترم رياست جمهوري و رئيس سازمان حفاظت محيط زيست

با سلام
        احتراماً، همان طور كه مستحضر مي باشيد بيكاري يكي از معضلات مهم كشور مي باشد كه رياست محترم جمهوري نيز بطور مكرر بر ضرورت رفع آن تاكيد نموده اند. ظاهراً توسعه شهرك هاي صنعتي يكي از روش هايي است كه در جهت اشتغال زايي و كاهش نرخ بيكاري مورد توجه دولت مردان قرار گرفته است.
بديهي است كه توسعه صحيح و سامان يافته صنعت، نقش موثري در اشتغال زايي و صنعتي شدن كشور دارا مي باشد. در عين حال، چنانچه رشد صنعتي از برنامه ريزي سامان يافته علمي برخوردار نباشد، مسائل و مشكلات مهم زيست محيطي را بوجود آورده و كشور و مردم را دچار مشكلات عديده اي خواهد نمود.
تاييد مي فرماييد كه ايجاد يك شهرك صنعتي نيازمند توجيه فني،  اقتصادي- اجتماعي و زيست محيطي بوده و لازم است نقش شهرك در بهبود وضعيت اشتغال روشن باشد. با توجه به تنوع شرايط آب و هوايي و منابع آب وخاك و روابط اقتصادي- اجتماعي مردم در شهرستان هاي مختلف لازم است كه براي تاسيس هر شهرك صنعتي توجيهات لازم ارائه شود و طرحي بدون مطالعه كافي اجرا نگردد.
امروز مردم ارسنجان فارس كه در فاصله حدود120كيلومتري شمال شرق شيراز قرار دارد در يك دو راهي سخت و مشكل قرارگرفته ‌اند. يك شهرك صنعتي در دامنه هاي شمال غربي اين شهر ( مثلاً در مقايسه با تهران در منطقه شميرانات ) در حال احداث مي باشد. بسياري از مردم و كارشناسان فن در مورد پيامدهاي زيست محيطي و تاسيس چنين شهركي و توانايي آن در كاهش نرخ بيكاري سوالاتي دارند كه متاسفانه هيچ گزارش توجيهي كه جوابگوي اين سوالات باشد تاكنون ارائه نشده است...


فلسفه احداث شهرک‌های صنعتی
پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی یکی از مواهبی که نصیب ملت علی الخصوص مردم شهرهای کوچک و بزرگ گردید، انتقال مراکز صنعتی مزاحم و آلاینده به مناطق دوردست مراکز شهری بود، به طوری که انتخاب این مناطق تحت هیچ شرایطی آلاینده‌های آنها برای ساکنین ایجاد مزاحمت ننماید، شهر  ارسنجان هم به تبعیت سایر مناطق ایران که خود دستخوش عوامل مخرب زیست محیطی است این مراکز، می‌بایستی به مناطق دور دست انتقال یابد چون مردم علاوه بر استقبال اجرای این طرح نیز حافظان حفظ منابع طبیعی بوده و هر بیننده‌ای که از طبیعت ارسنجان بازدید نماید این ادعا را مورد تایید قرار می‌دهد.
شروع و انتخاب محل شهرک صنعتی و تخریب پوشش طبیعی منطقه آن هم در اطراف مادر چاه قنات عایشه که قدمت این شریان حیاتی ملت ارسنجان از دهها قرن می‌گذرد، لذا همگان از یکدیگر این سوال را مطرح می‌نمایند برای چه مرتعی با این پوشش وسیله مسئولین امر تحت تخریب قرار گرفته است؟ و بی خبرند که محل احداث شهرک صنعتی است!
با عنایت بشرح فوق به دلایل زیر و ده‌ها دلایل دیگر انتخاب محل شهرک صنعتی ارسنجان مناسب نیست و می‌بایستی به محل دیگری انتقال یابد.
1. مهمترین آلاینده‌های زیست‌محیطی، آلودگی‌های هوايی، آبی، صوتی می‌باشد. جهت بادهای شهرستان ارسنجان در تمام فصول غربی شرقی است لذا قرار گرفتن ارسنجان در دره نسبتاً تنگ و قرار گرفتن این تاسیسات در غرب باعث انتقال دودهای حاصله از کارخانجات به داخل شهر بوده، آلودگی صوتی از طریق بادها به خوبی انتقال می‌یابد.
2. یکی دیگر از عوامل مخرّب اجرای این طرح در این محل آلوده نمودن آبهای سطح الارض و تحت الارض منطقه خواهد شد، چون احداث کارخانجات مختلف و به کار بردن مواد شیمیایی مسلماً تاثیرات عمیق و مخرب و غیر قابل جبرانی بر روی این منابع حیاتی و آبها خواهد گذاشت و از همه مهمتر منبع آب عایشه برای همیشه آلوده خواهد شد. در صورتی که تا چند سال دیگر چه بخواهیم و چه نخواهیم منبع اصلی و مطمئن تامین آب شرب مردم ارسنجان آب عایشه خواهد بود.
3. نیاز آبی این مراکز به نوعی می‌بایستی تامین شود که مسلماً بوسیله حفر چاه، عملی خواهد شد که خود تاثیرات سوئی بر روی منبع آب عایشه خواهد گذاشت.
4. تخریب پوشش گیاهی منطقه و مراتع مجاور و هزاران اثرات منفی دیگری را در بر خواهد داشت علیهذا تمنی دارد مسئولین امر در تصمیم خود تجدید نظر فرموده و این مرکز را به جای مناسب انتقال دهند.


با تقدیر و احترام فتح‌الله ابراهیمی
كارشناس رسمي دادگستري در رشته‌ي منابع طبيعي
  

 

تأملي بر موضوع ايجاد و ساخت شهرك‌هاي صنعتي و مقوله انسان ، محيط و توسعه
   اين مفهوم كه شهرك‌هاي صنعتي از كجا، چگونه و چرا در حوزه‌هاي اقماري شهرهاي بخصوصي متداول و گسترش يافتند. به نظر مي‌رسد ابتدا به علت آن بوده که به تدريج شهرها گسترش پيدا مي‌كردند و به تبع اين گسترش‌هاي شهري، كارگاه‌ها و مكان‌هاي صنعتي واقع در داخل محدوده‌هاي جديد موجبات بروز مشكلات و آلودگي‌ها را فراهم مي‌آورند. از اين نظر مقرر شد تا اين گونه مكان‌ها به خارج از محيط زيست انساني منتقل و جابجا شوند و ضمن نوسازي اين كارگاه‌ها نيازهاي تكنولوژي و فناوري‌هاي جديد و موردنياز نيز با توجه به شرايط و مشخصات طبيعي و جغرافيايي و صنعتي هر يك از شهرها و مناطق موردنظر در اطراف و دوردست تر از محدوده‌ها و زيستگاه‌هاي شهري قرار گيرند. به اين لحاظ بود كه شايد اولين نمونه‌هاي چنين شهرك‌هاي صنعتي موردنظر به نام شهرك صنعتي البرز قزوين شكل گرفت كه با ايجاد اين شهرك، ساخت هرگونه كارخانه و كارگاه و واحدهاي صنعتي در شهرهاي قزوين و بخصوص تهران قدغن گرديد و حتا عدد 120 كيلومتر را براي كلان شهرها تعيين كردند و طبق اين مقررات بنا شد كليه كارگاه‌ها و كارخانجات مزاحم و يا حتا فعال به اين شهرك‌ها منتقل شوند و كارگاه‌هاي متروكه نيز با تغيير كاربري از فضاهاي آن استفاده گردد.
    رفته رفته اسم و نام شهرك‌هاي صنعتي در حوزه كلان شهرهاي ايران و به خصوص در شهرهايي كه متأثر از پيشرفت و توسعه‌ی صنايع جديد شده بودند مانند تهران، تبريز، اصفهان، اهواز و .... متداول و رايج گرديد و نهايتاً اين برنامه با رويه‌اي بكار گرفته شد كه كليه امكانات حمايتي و مالي و وامي بخش عمومي در صورتي به كارگاه‌ها و يا صنايع و واحدهاي صنعتي تعلق مي‌گيرد كه در شهرك‌هاي صنعتي ياد شده مستقر گردند كه اين امر موجبات رونق گرفتن بازرگاني و داد و ستد و حق امتياز و نظير آن را براي صاحبان صنايع و كارگاه‌هاي مستقر شده در اين گونه شهرك‌هاي صنعتي را فراهم آورد و سرانجام رفته رفته اين نوع شهرك صنعتي‌سازي به حدي پيش رفت كه شهرهايي كه اصولاً كارگاه و صنايع و واحدهاي صنعتي چنداني هم نداشتند با استفاده از تسهيلات مالي بخش عمومي و يا بانكي نسبت به ساخت شهرهاي صنعتي در مكان‌هاي غيرصنعتي و غيركارگاهي هم اقدام كردند كه بعضاً بعد از ساخت بصورت بي رونق و كم فعاليت در حاشيه‌ی شهرها رها و در غربت قرار گرفتند. ولي از محل واگذاري اسناد آن وام‌هايي دريافت گرديد و شايد موجبات ترقي قيمت اراضي حاشيه‌اي اين شهرك‌ها گرديد و هم‌اكنون نيز در موارد زيادي تسهيلات و مدارك بازرگاني كاغذي و يا موافقت‌نامه‌هاي اصولي آنها دست به دست مي‌گردد.
   هدف از اين مقدمه آن بوده كه اكنون در يك شهرستاني كه تمامي تمدن و حيات گذشته‌ي آن مديون آب قناتش بوده است - كه اين تكنيك برتر استحصال آب به عنوان سبك منحصربفرد ايران است و خود حاصل تجربه و ميراث فرهنگي كهن و فناوري و زحمات صدها نسل انسان تلاش‌گر گذشته است - در معرض ساخت شهرك صنعتي! قرار گرفته تا به اصطلاح اشتغال‌زايي و رونق اقتصادي را در اين شهرستان بارور كند؟! شهري كه نام آن ارسنجان است و در استان فارس قرار دارد. اكنون تلاش‌هاي زيادي در جهت ساخت چنين شهرك صنعتي‌اي در جريان است كه به نظر مي‌رسد چنانچه اين انديشه كه ظاهراً به طور سريع به فكر دست‌اندركاران ساخت اين شهرك خطور كرده است، در ارسنجان به اجرا درآيد، نه تنها اراضي بلكه مردم ساكن اين ديار كهن و پابرجا، ديگر نه شهر خود را خواهند داشت و نه شهرك صنعتي در دست ساخت در آن را، بلكه خود اين شهرستان ارسنجان است كه كارگاه خواهد شد نه شهرك صنعتي، چه كارگاهي؟ تعدادي ساختمان و مقاديري هم ابزار و لوازم جهت توليدات ابتدايي كه مشابه آن در نزديكترين مكانها در حال حاضر در اطراف و اكناف به وفور وجود دارد. به نظر مي‌رسد كه ساخت چنين شهركي نهايتاً موجبات از رونق افتادن كشاورزي و محيط طبيعي و دامي و زيست محيطي انساني را فراهم خواهد آورد و به تدريج از اين ديار كهن جز نامي و خاطراتي باقي نخواهد ماند و حتا آب جاري اين شهرستان كه سالها به طور طبيعي جريان داشته و دارد، به علت تغييرات ضروري و اجباري در شرايط ساخت شهرك صنعتي دچار تغييرات و افت و آلودگي خواهد شد و واضح است هر كجا و در هر مكان آب كم شود و يا آلوده گردد آبادي كه نامش از آب است به بياباني تبديل شده و حيات و تمدن از آن مكان رخت خواهد بست.
    اين يادداشت به منظور كمك به بازبيني و تجديد نظر در طرح در دست ساخت شهرك صنعتي ارسنجان تهيه گرديده، شايد موجب شود تا راه‌هاي ديگري براي توسعه و ايجاد رونق اقتصادي و سرمايه‌گذاري در اين شهرستان را موجب گردد، به خصوص راه‌هايي كه متاثر و بر پايه ساختار توليدات طبيعي و پتانسيل‌هاي موجود فرهنگي و اجتماعي و جغرافياي طبيعي و كشاورزي منطقه متكي باشد.
   اميد است با بررسي پيامدهاي زيان بار ساخت شهرك‌هاي صنعتي در مناطقي كه بي‌برنامه و صرفاً به عنوان راهي سهل‌الوصول و ساده‌انديش براي توسعه يافتگي بدل شده‌اند و سرانجام جز موجبات بروز عدم تعادل‌هاي طبيعي و فرهنگي و اجتماعي بر ساكنين و مردم آنها دستاورد ملموس ديگري نداشته‌اند، در ايجاد شهرك صنعتي ارسنجان در اين قلمرو و ديار كهن و با فرهنگ و با سوابق و پيشينه ارزشي، تجديدنظر گردد و از آن صرف نظر شود كه مسئوليت آن بر عهده همگان و به خصوص طراحان ساخت و ايجاد شهرك صنعتي است. انشاالله.


 
                                                                 با احترام
                                                           عباس عادلي رانكوهي
     مدرس دانشگاه، محقق و كارشناس بين‌المللي توسعه جوامع و عضو هيأت علمي وزارت جهاد كشاورزي