سرانجام مردم ، قوهي قضائيه و گارد محيط زيست ترمز شهردار تهران را كشيدند!

مقارن ظهر ديروز جمعي از دلسوزان طبيعت، به نشانهي ابراز انزجار از تفكري كه درخت را سد راه توسعه در تهران ميداند، در پارك ملي سرخه حصار تجمع كردند و بدينترتيب، در آستانهي هفتهي منابع طبيعي و روز درختكاري، بار ديگر سردار قاليباف تاريخ را تكرار كرد و هادي حيدرزاده، مشاور زيستمحيطي ايشان هم گافهاي بزرگي داد كه ديگر حتا مانند سال گذشته در مالهكشي آنها نميتواند ادعا كند «من چند روزي بيشتر از حكم مشاوريام نگذشته بود و در جريان كامل نبودم!»
فقط ميتوانم ابراز شادماني كنم كه چنين افراد به اصطلاح زيستمحيطي موفق نشدند با تنپوش دفاع از طبيعت وارد شوراي شهر تهران شوند. در اين ارتباط ديدهبان محيط زيست ايران، مطلب تأملبرانگيزي دارد كه كاملاً گوياي چنين افرادي است.
به هر حال خوشبختانه با دستور قاضي دادسراي ناحيهي 7 ويژه امور شهرداريها، فعلاً عمليات سلاخي درختان بيگناه سرخهحصار متوقف شده است؛ عملياتي كه معصومه ابتكار را واداشت تا علناً براي سردار قاليباف خط و نشان كشيده و اختياراتش را در شوراي سوم شهر به او يادآوري كند. ابتكار اين را هم اضافه كرده كه: «سال 1385 را بايد سال عزاي محيط زيست ايران ناميد.»
حتا آش آنقدر شور شده كه طرفداران دوآتيشهي شهردار تهران، چون آقاي وحيد نوروزي نيز نارضايتي و نااميدي خويش را از شرايط فعلي علناً ابراز داشتهاند.
در همين ارتباط :
- گزارش مصور هومن روانبخش عزيز از ماجراهاي ديروز در سرخهحصار؛ هومن جان خستهنباشي!
- روايت گرگ خاكستري و ديدهبان محيط زيست ايران از اين رخداد!
- گزارش اعتماد ملي، ايسنا و آينده نو ؛
- تصاوير ايسنا.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.