خبري خوش از تأثير مثبت فناوري بر محيط زيست!

براي همهي آنها كه مدتها با كابوس آفتكشهاي خطرناكي چون «د د ت» روزگار گذرانده و از شنيدن خبر به مخاطره افتادن نسل پنگوئنها (به دليل شكننده شدن پوستهي تخم آنها ناشي از «د د ت» موجود در آب جنوبگان!) نگران شده بودند، اين رخداد ميتواند بسيار مسرتبخش باشد ...
خبرهاي اميدواركنندهاي كه در گزارشهاي سالانهي نهادهاي معتبر وابسته به سازمان ملل متحد و بانك جهاني هم انعكاس دارد، نشان از كاهش تقاضا براي خريد و مصرف آفتكشهاي شيميايي دارد؛ چرا كه دانشمنداني كه در حوزهي زيستفناوري (بيوتكنولوژي) فعاليت دارند، توانستهاند جايگزينهايي مناسب و بيخطر به نام «آفتكشهاي زيستي» را جايگزين آن كرده و روانهي بازار سازند. به نحوي كه در ايالات متحدهي آمريكا تقاضا براي خريد آفتكشهاي زيستي از مرز 200 ميليارد دلار در سال هم عبور كرده است، در حالي كه فروش آفتكشهاي سنتي حتا به 7 ميليارد دلار هم نميرسد.
به نظر ميرسد، پيشبيني دكتر نعمتالله خوانساري كه متجاوز از شش سال پيش در كتاب خويش (فناوري و ايمني زيستي) چنين روندي را خبر داده بود، به حقيقت بدل شده و سرمايهگذاري سالانهي يكهزار و دويست ميليون دلاري جهان در واپسين سالهاي سدهي بيستم، امروز جواب داده است.
اميد كه دستاوردهاي علمي بتوانند اينگونه آشكار در بهبود كيفيت زيست پايدار ثمربخش ظاهر شوند.
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.