كميتهي ملّي «مقابله با بيابانزايي» و يك آه بلند ...
يادم هست، وقتي متجاوز از 12 سال عاليترين مقام اجرايي كشور فرمان آغاز به كار كميتهي ملي بيابانزدايي ايران را صادر كرد و اعضاي عاليرتبهي 9 سازمان و وزارتخانه را در آن جاي داد؛ بسياري گمان كردند – يا دستكم اميد داشتند – كه اين اقدام بتواند ضمن جلب نگاه و عنايت بيشتر مسئولين، هماهنگيهاي لازم را براي مواجههي هوشمندانه با اين پديدهي كاهندهي كارايي سرزمين مهيا سازد. امّا شوربختانه بايد اعتراف كرد كه اغلب روندها و شناسههاي موجود، گواه آن است كه نهتنها چنين اتفاقي رخ نداد؛ بلكه شتاب بيابانزايي كماكان افزوده شد. چرا؟!
كاش دست كم دفتر امور بيابان سازمان جنگلها، مراتع و آبخيزداري كشور بيلاني از شمار جلسات اين كميته در طول 12 سال گذشته انتشار ميداد و مصوبات آن را مرور ميكرد تا معلوم شود كه مشكل در كجا بوده است.
+ نوشته شده در جمعه ۱۱ اسفند ۱۳۸۵ ساعت 14:15 توسط محمد درویش
|
به «مهار بيابانزايي» خوش آمديد؛ تارنمايي كه از 12 فروردین 1384 کلید خورده است و تاکنون جوایز متعدد منطقهای، ملّی و جهانی بدست آورده؛ از جمله: در آبان 1385 و اردیبهشت ماه 1387، عنوان برترین وبلاگ محیط زیستی ایران را بدست آورد؛ در فروردین ماه سال 1389 به عنوان سومین وبلاگ محبوب محیط زیستی جهان در سال 2009 انتخاب شد؛ در دوم اردیبهشت 1392، وبگاه نخست محیط زیستی پایتخت در جشنواره مشکات برای سال 1391 شد و سرانجام در 17 اردیبهشت 1392، برنده عنوان برترین وبلاگ به انتخاب مردم در اجلاس جهانی رسانهها برای سال 2013 شد. محمّد درویش در این محیط مجازی ميكوشد در گام نخست جايگاه محيط زيست را در سبد اولويتهاي راهبردي كشور، به منزلگاهي درخور ارتقاء بخشد؛ و در گام بعدي ثابت كند كه بخش پهناوري از زيستبوم وطن، همان قلمرو برهنه و سوزان ماسههاي بادي و شورابهاي كويري و كلوتهاي سر به فلك كشيده و نبكاهاي استوار عرصههاي بياباني، ميتواند پايدارترين و غنيترين صندوق ذخيرهي ارزي ايرانيان باشد. به شرط آنكه بكوشيم با نفي «بيابانزدايي»، از بيابانيشدن زيستبومهاي تالابي، جنگلي و مرتعي خويش جلوگيري كنيم.