يادم هست، وقتي متجاوز از 12 سال عالي‌‌ترين مقام اجرايي كشور فرمان آغاز به كار كميته‌ي ملي بيابان‌زدايي ايران را صادر كرد و اعضاي عالي‌رتبه‌ي 9 سازمان و وزارتخانه را در آن جاي داد؛ بسياري گمان ‌كردند – يا دست‌كم اميد داشتند – كه اين اقدام بتواند ضمن جلب نگاه و عنايت بيشتر مسئولين، هماهنگي‌هاي لازم را براي مواجهه‌ي هوشمندانه با اين پديده‌ي كاهنده‌ي كارايي سرزمين مهيا سازد. امّا شوربختانه بايد اعتراف كرد كه اغلب روند‌ها و شناسه‌هاي موجود، گواه آن است كه نه‌تنها چنين اتفاقي رخ نداد؛ بلكه شتاب بيابان‌زايي كماكان افزوده شد. چرا؟!
    كاش دست كم دفتر امور بيابان سازمان جنگل‌ها، مراتع و آبخيزداري كشور بيلاني از شمار جلسات اين كميته در طول 12 سال گذشته انتشار مي‌داد و مصوبات آن را مرور مي‌كرد تا معلوم شود كه مشكل در كجا بوده است.